نام کتاب : علل گرایش به مادیگری نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 12
مادی ، واقعیت و وجود را در انحصار آنچه مادی است - یعنی در انحصار
آنچه جسم و جسمانی است ، آنچه به نحوی دارای ابعاد مکانی و زمانی است ،
آنچه دستخوش تغییر و تحول است ، آنچه قابل اشاره حسیه است ، آنچه
محدود و نسبی است - میداند و به واقعیتی ورای این واقعیتها قائل نیست .
اما الهی ، واقعیت و وجود را در انحصار این امور نمی داند ، این امور را
بخشی از واقعیت میشمارد نه تمام واقعیت . الهی بر خلاف مادی به
واقعیات غیر مادی و نامحسوس و مجرد از زمان و مکان و حرکت ، به
واقعیت ثابت و جاودانه ، ایمان دارد . پس مکتب مادی مکتب انحصار
است و مکتب الهی مکتب ضد انحصار .
ولی وقتی که به کتب مادیین مراجعه میکردم میدیدم مطلب به شکل دیگر
طرح میشود . مثلا به این شکل طرح میشود که مسأله اساسی فلسفه - که فلاسفه
را به دو اردوی کاملا مختلف تقسیم میکند - این است که آیا ماده مقدم
است یا شعور ؟ آیا عین مقدم است یا ذهن ؟ آنان که ماده را مقدم بر شعور
و عین را مقدم بر ذهن میدانند ، یعنی ماده را خالق شعور و عینیت را منشأ
ذهنیت میشمارند ، گروه ماتریالیستها هستند و آنان که شعور را خالق ماده
و ذهن را آفریننده عین میدانند ، گروه ایده آلیستها و متافیزیسینها و
مذهبیها هستند . و یا آنجا که منطق دیالکتیک را شرح میدهند میگویند :
دیالکتیک برخلاف متافیزیک ، طبیعت را مجموعه تصادفات اشیاء و
پدیدههایی که از یکدیگر مجزا و منفرد بوده و به یکدیگر وابستگی ندارند ،
نمیداند ، دیالکتیک برخلاف متافیزیک که برای طبیعت یک حالت آرامش و
رکود و سکون تغییر ناپذیر قائل است ، آن را متحرک و در حال تحولات پی
در پی میداند ، دیالکتیک برخلاف متافیزیک . . .
وقتی که طرح این مسائل را در کتب مادیین به این شکل و به این صورت
میدیدم ، در اندیشه فرو میرفتم که چرا مسائل به این صورت
نام کتاب : علل گرایش به مادیگری نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 12