نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 74
البته معنی و مفهوم اضلال و قلمروی شیطان در این پست همان است که قبلا
اشاره شد و نه بیشتر ، یعنی هیچگونه اجبار و الزامی نسبت به بشر در کار
نیست ، هر چه هست " وسوسه " است و " دعوت " است و " تزیین "
است و " تسویل " .
تذکر این نکته لازم است که مقصود ما از اینکه تکوین از قلمروی شیطان
خارج است این نیست که شیطان هیچ نقشی در تکوین ندارد . مگر ممکن است
موجودی در عالم تکوین وجود داشته باشد و هیچ نقش و اثری نداشته باشد ؟ !
مقصود این است که شیطان نه خالق مستقل بخشی از موجودات و قطبی در برابر
خداوند است ، و نه در نظام طولی جهان مانند فرشتگان نقشی از تدبیر و
اداره کائنات به او سپرده شده است ، و نه تسلطش بر بشر در حدی است که
بتواند او را به آنچه میخواهد مجبور نماید . قرآن برای شیطان و جن ، نقشی
در تکوین قائل است اما مجموعا از نقش انسان برتر و بالاتر نیست .
مقصود اصلی ما از این بحث این است که قرآن مسأله شیطان را به شکلی
طرح کرده ا ست که کوچکترین خدشهای بر توحید ذاتی و اصل « لیس کمثله
شیء »[1] و همچنین بر توحید در خالقیت و اصل « الا له الخلق و الامر
[2] ، « قل الله خالق کل شیء »[3] ، « و لم یکن له شریک فی الملک
[4] ، وارد نمیسازد [5] .
بدبینی فلسفی
یکی دیگر از اثرات " مسأله شرور " بدبینی فلسفی است . فلاسفه بدبین
معمولا از میان ماتریالیستها بر میخیزند . یک نوع رابطه و تلازم میان
ماتریالیسم و بدبینی فلسفی وجود دارد که قابل انکار نیست . چرا ؟ روشن
است : ماتریالیسم از حل مشکل " شرور " ناتوان است .
طبق بینش فلسفه الهی ، وجود ، مساوی با خیر است ، و شر ، امر اضافی و
نسبی است و زیر هر پرده شر ، خیری نهفته است ، ولی بر طبق بینش مادی
چنین چیزی
[1] شوری / 11
[2] اعراف / . 54
[3] رعد / . 16
[4] اسراء / . 111
[5] برای بحث شیطان رجوع شود به تفسیر " المیزان " جلد 8 صفحات 34
- 58 ذیل آیات اول سوره اعراف ، و به کتاب " خدمات متقابل اسلام و
ایران " تألیف نگارنده این کتاب .
نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 74