نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 264
" بحار الانوار " مباحث معاد باب هجدهم ( باب الوعد و الوعید و الحبط
و التکفیر ) ، و جلد هفتم از چاپ قدیم باب 227 ، و جلد پانزدهم از چاپ
قدیم جزء اخلاق صفحه 187 مراجعه کنند . برای نمونه یک روایت از وسائل
الشیعه نقل میکنیم :
" محمد بن مسلم میگوید از امام باقر ( ع ) شنیدم که فرمود : هر کس
خدا را پرستش کند و خود را در عبادت به رنج وا دارد و امامی که خدا
برایش تعیین کرده است نداشته باشد ، عملش نا مقبول و خودش گمراه و
سرگردان است و خداوند اعمال او را دشمن میدارد . . . و اگر به این حال
بمیرد مردنش مردن اسلام نیست ، مردن کفر و نفاق است . ای محمد بن مسلم
بدان که پیشوایان ظلم و پیروانشان از دین خدا بیرونند ، خود گمراه شدند و
دیگران را نیز گمراه ساختند ، اعمالی که انجام میدهند مانند خاکستری است
که در یک روز طوفانی دستخوش بادی سخت گردد که به هیچ چیزی از آنچه
فراهم کردهاند دست نمییابند ، آن است گمراهی عمیق " [1] .
این است دلائل کسانی که میگویند اساس سعادت و نیکبختی ، ایمان و
اعتقاد است .
گاهی برخی از این گروه ، افراط کرده و صرف ادعای ایمان و در حقیقت
انتساب محض را ملاک قضاوت قرار میدهند ، مثلا مرجئه در زمان بنیامیه
همین فکر را تبلیغ میکردند ، و خوشبختانه با انقراض بنیامیه منقرض شدند
. در آن عصر ، فکر شیعی که از ائمه اهل بیت ( علیهمالسلام ) الهام
میگرفت نقطه مقابل فکر " مرجئه " بود ولی بدبختانه در اعصار اخیر فکر
مرجئه در لباس دیگر در میان عوام شیعه نفوذ کرده است ، گروهی از عوام
شیعه صرفا انتساب ظاهری به امیرالمؤمنین ( ع ) را برای نجات کافی
میشمارند و این فکر عامل اساسی بیچارگی شیعه در عصر اخیر بشمار میرود .
دراویش و متصوفه اعصار اخیر به نحوی دیگر و بهانهای دیگر عمل را تحقیر
میکنند ، آنها موضوع صفات قلب را دستاویز قرار دادهاند در صورتی که
صفای حقیقی قلب محرک و مؤید عمل است نه منافی با آن .
در مقابل این طبقات کسانی هم پیدا شدند که ارزش عمل را به جایی
رساندند که گفتند مرتکب کبیره کافر است . خوارج چنین عقیدهای داشتند .
برخی از متکلمین ، مرتکب کبیره را نه مؤمن میدانستند و نه کافر و قائل
به " منزلة بین المنزلتین " بودند . [1] وسائل الشیعة ، چاپ مکتبه محمدی - قم - جزء اول از جلد اول ص 90
.
نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 264