نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 237
" حاملین عرش و آنان که در گرد عرشند به حمد و تسبیح پروردگارشان
اشتغال دارند و به وی مؤمنند و برای کسانی که ایمان دارند آمرزش میطلبند
که : پروردگارا رحمت و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است پس بیامرز
آنان را که بسوی تو باز آمدهاند و راه تو را پیروی نمودهاند و آنان را از
عذاب دوزخ حفظ فرما " .
از این آیه کریمه میتوان هم نامحدود بودن رحمت خدا را فهمیده ، و هم
شرط اساسی لیاقت برای استفاده از مغفرت را .
از آیات کریمه قرآن چنین استنباط میگردد که ایمان به خدا شرط لازم و
ضروری نیل به شفاعت و مغفرت است ولی شرط کافی نیست ، هیچکس هم
نمیتواند جمیع شرایط را به صورت قطعی بیان کند ، خدا خودش میداند و بس
. در آیهای که مغفرت گناهانی دیگر غیر شرک را نوید میدهد قید " « لمن
یشاء »" وجود دارد و در آیات شفاعت هم قید " « و لا یشفعون الا لمن
ارتضی »" [1] ( شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که خدا بپسندد ) هست و
این هر دو به یک معنی است ، گویی قرآن نخواسته است که همه شرایط شمول
شفاعت را بطور صریح بیان کند ، خواسته است قلوب را در میان خوف و
رجاء نگهدارد . از اینجا میتوان فهمید که اشکالی که میگوید عقیده به
شفاعت موجب تجری است ، ناوارد است .
شفاعت از آن خدا است
فرق اساسی شفاعت واقعی و حقیقی با شفاعت باطل و نادرست در این است
که شفاعت واقعی از خدا شروع میشود و به گناهکار ختم میگردد ، و در
شفاعت باطل عکس آن فرض شده است .
در شفاعت حقیقی ، مشفوع عنده ، یعنی خداوند ، برانگیزاننده وسیله یعنی
شفیع است ، و در شفاعت باطل ، مشفوع له ، یعنی گناهکار ، برانگیزاننده
او است . در شفاعتهای باطل که نمونه آن در دنیا وجود دارد ، شفیع ، صفت
وسیله بودن را از ناحیه مجرم کسب کرده است ، زیرا او است که وسیله را
برانگیخته و به شفاعت وادار کرده است ، او است که وسیله را وسیله قرار
داده است . ولی در شفاعتهای حق که نسبت دادن آن به انبیاء و اولیاء و
مقربان درگاه الهی صحیح است ، وسیله بودن شفیع از
[1] انبیاء / . 28
نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 237