نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 213
یافته و به سراغ من آمده است . مضطرب شدم . در اضطراب بودم که حضرت
سید الشهداء ( ع ) تشریف آوردند و به من فرمودند : غصه نخور ، من آن را
از تو جدا میکنم " [1] .
در این داستان ، اشارهای به شفاعت هست که در بحث آینده به یاری خدا
عنوان میکنیم .
کوتاه سخن
پاسخ اشکال " تناسب کیفر و گناه " به این صورت خلاصه میشود که
رعایت تناسب ، بحثی است که در مورد کیفرهای اجتماعی و قرار دادی قابل
طرح است . البته در اینگونه کیفرها ، قانونگزار باید متناسب بودن کیفر
را با جرم در نظر بگیرد ، اما در کیفرهایی که رابطه تکوینی با عمل دارد
یعنی معلول واقعی و اثر حقیقی کردار است یا کیفری که با گناه ، رابطه
عینیت و وحدت دارد ، یعنی در حقیقت خود عمل است ، دیگر مجالی از برای
بحث تناسب داشتن و نداشتن نیست .
برتراند راسل که میگوید چگونه ممکن است خدایی باشد و ما را در برابر
جرمهای بسیار کوچک ، مجازاتهای بسیار بزرگ بکند این معنی را درک
نمیکرده که رابطه آخرت با دنیا از قبیل روابط قراردادی و اجتماعی نیست
.
امثال راسل از معارف و حقایق اسلامی دور و بیخبرند ، با الفبای معارف
الهی هم آشنایی ندارند . آشنایی امثال راسل فقط با دنیای مسیحی است ، از
حکمت و فلسفه و
[1] مرحوم حاج میرزا علی آقا اعلی الله مقامه ، ارتباط قوی و بسیار
شدیدی با پیغمبر اکرم و خاندان پاکش ( صلوات الله و سلامه علیهم ) داشت
. این مرد در عین اینکه فقیه ( در حد اجتهاد ) و حکیم و عارف و طبیب و
ادیب بود و در بعضی از قسمتها ، مثلا طب قدیم و ادبیات ، از طراز اول
بود و " قانون " بوعلی را تدریس میکرد ، از خدمتگزاران آستان مقدس
حضرت سید الشهداء علیهالسلام بود ، منبر میرفت و موعظه میکرد و ذکر
مصیبت میفرمود ، کمتر کسی بود که در پای منبر این مرد عالم مخلص متقی
بنشیند و منقلب نشود ، خودش هنگام وعظ و ارشاد که از خدا و آخرت یاد
میکرد در حال یک انقلاب روحی و معنوی بود و محبت خدا و پیامبرش و
خاندان پیامبر در حد اشباع او را بسوی خود میکشید ، با ذکر خدا دگرگون
میشد ، مصداق قول خدا بود :
الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم
ایمانا و علی ربهم یتوکلون »( انفال / 2 ) .
نام رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله ) یا امیرالمؤمنین ( علیهالسلام )
را که میبرد اشکش جاری میشد . یک سال حضرت آیة الله بروجردی ( اعلی
الله مقامه ) از ایشان برای منبر در منزل خودشان در دهه عاشورا دعوت
کردند ، منبر خاصی داشت ، غالبا از نهج البلاغه تجاوز نمیکرد . ایشان در
منزل آیة الله منبر میرفت و مجلسی را که افراد آن اکثر از اهل علم و
طلاب بودند سخت منقلب میکرد بطوری که از آغاز تا پایان منبر ایشان ، جز
ریزش اشکها و حرکت شانهها چیزی مشهود نبود .
نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 213