responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 164
رنج ، گنج آمد که رحمتها در او است
مغز تازه شد چو بخراشید پوست
ای برادر موضع تاریک و سرد
صبر کردن بر غم و سستی و درد
چشمه حیوان و جام مستی است
کان بلندیها همه در پستی است
آن بهاران مضمر است اندر خزان
در بهار است آن خزان مگریز از آن
همره غم باش و با وحشت بساز
می‌طلب در مرگ خود عمر دراز
تغییر پذیری ماده جهان و پدید آمدن تکامل ، ناشی از تضاد است . اگر تضاد نمی‌بود هرگز تنوع و تکامل رخ نمی‌داد و عالم هر لحظه نقشی تازه بازی‌ نمی‌کرد و نقوشی جدید بر صفحه گیتی آشکار نمی‌شد .
اگر بخواهیم به مسأله ، رنگ فلسفی بدهیم باید بگوییم : قابلیت ماده‌ از برای پذیرش صورتهای گوناگون ، و تضاد صور با یکدیگر ، هم عامل تخریب‌ است و هم عامل ساختن ، هم عامل از بین بردن است و هم عامل ایجاد کردن ، تخریب گذشته و ساختن آینده ، بردن صورتها و نقشهای کهنه و آوردن نقشهای‌ تازه . هم انهدام و ویرانی معلول تضاد است و هم تنوع و تکامل ، زیرا اگر چیزی منهدم نمی‌شد ، تشکل تازه اجزاء با یکدیگر و ترکیب و تکامل مفهوم‌ نداشت . تا اجزاء و عناصر با یکدیگر نجنگند و در یکدیگر اثر نکنند ، مزاج متوسط و ترکیب جدید پیدا نمی‌شود . پس صحیح است که بگوییم : " تضاد ، منشأ خیرات و قائمه جهان است و نظام عالم بر آن استوار است " . ما در بخش اول این کتاب آنجا که درباره ماهیت عدل بحث می‌کردیم که‌ چیست ، سخن پر مغز صدرالمتألهین را از جلد دوم " اسفار " نقل کردیم که‌ چگونه دو اقتضاء در ماده‌ها و صورتها وجود دارد و همان اقتضاهای متضاد ایجاب می‌کند که نقشها دائما تغییر کنند و عوض شوند . اکنون سخن دیگری‌ از مشار الیه نقل می‌کنیم : صدرالمتألهین در جای دیگر می‌گوید [1] : لولا التضاد ما صح دوام الفیض عن المبدأ الجواد .
" اگر تضاد نمی‌بود ادامه فیض از خدای بخشنده صورت نمی‌گرفت " .
جهان طبیعت ، مملو از قطعها و وصلها ، بریدنها و پیوند زدن‌ها ، قیچی‌ کردن‌ها و دوختنهاست و این لازمه ساختمان مخصوص این عالم است . ماده‌ جهان همچون


[1] اسفار ، ج 3 ص . 117

نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 164
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست