نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 117
را به نتیجه میرساند و آنچه را که بخواهد تخلف ندارد . راستی که خدا
برای هر چیزی قدر و اندازهای معین کرده است " .
در این آیه ، گویی قانونی که فوق همه قوانین و حاکم بر همه آنهاست
بیان گردیده و آن ، قانون تقوا و توکل است .
از این آیه ، استنباط میشود که به دنبال توکل ، عنایت پروردگار قطعی
است ، هر کس بر خدا به حقیقت توکل کند عنایت خدا را همراه دارد ، و
با عنایت خدا و تأیید خدا که خود یک جریان خاص دارد و یک سنت است و
یک سلسله علل و معلولات در کار است ، رسیدن به هدف قطعی است . این ،
قانونی است که بر همه قانونهای دیگر حکومت میکند . در عین حال برای
اینکه فراموش نشود که کار خدا ، نظام و قانونی دارد ، بیان فرموده که "
خدا برای هر چیزی اندازه و حسابی قرار داده است " و هم فرموده که " هر
کس پرهیز کاری کند ، خدا برای وی راهی قرار میدهد " یعنی کار او بدون
قانون و بی وسیله نیست ، هر چند که ممکن است آن وسیله ، از وسائل عادی
و راههای شناخته شده نبوده ، بلکه " « من حیث لا یحتسب »" باشد .
قضا و قدر و مسئله جبر
با توجه به اینکه تقدیر الهی به معنای قانون داشتن و سنت داشتن جهان
است ، اشکال جبر از ناحیه اعتقاد به قضا و قدر نیز حل میگردد . ما در
کتاب " انسان و سرنوشت " درباره این مطلب ، مفصل بحث کردهایم و
جویندگان را به آن کتاب ارجاع میکنیم . در اینجا به طور اجمال و اشاره
میگوییم :
این اشکال از این ناحیه پیدا شده است که گروهی پنداشته اند معنای
تقدیر الهی این است که خدا مستقیما و بیرون از قانون جهان ، هر پدیدهای
را اراده کرده است . منسوب به خیام است :
من میخورم و هر که چو من اهل بود
میخوردن من به نزد او سهل بود
میخوردن من حق زازل میدانست
گر مینخورم علم خدا جهل بود
سراینده این شعر پنداشته است که اراده انسان نسبت به یک کار ، در
مقابل اراده خدا و معارض با آن است ، و لذا گمان کرده است که اگر
انسان بخواهد می نخورد ،
نام کتاب : عدل الهی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 117