نام کتاب : شرح منظومه 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 67
پذیر نیست و نه تنها حدوث حرکت یا انقطاع حرکت یا تند شدن حرکت
احتیاج به نیرو و قوه دارد بلکه اصل حرکت و لو در یک حالت یکنواخت هم
بوده باشد نیازمند به قوه و نیروئی است که همراه وی بوده باشد .
رابعا معتقد بودند که در هر حرکتی از حرکات جسم ، خواه مکانی و خواه
فاعل محرک و مباشر حرکت ، صورت نوعیه
جسم است که در بند اول گفتیم . در هر جسمی یک طبیعت نوعی خاص که گاهی
از آن به طبیعت و گاه به صورت نوعیه تعبیر میشود و جود دارد و همان
است که فاعل محرک شیء است ، و حتی معتقد بودند که در حرکات قسریه که
بر خلاف میل و طبع جسم است باز هم همان طبع اولیه جسم است که در یک
حالت فوق العاده فعالیت میکند .
خامسا معتقد بودن که حرکات قسریه دوام ندارد .
پس قدما برای هر جسم طبیعت مخصوص و مبداء میل مستقیم ( حرکت مستقیم
) قائل بودند و معتقد بودند هر جسم چه در حرکت مستقیم و چه غیر مستقیم
نیازمند به علت است ، و معقتد بودند علت همان طبیعت خاص شیء است که
همراه وی و متحد با وی است و تنها با قوهء عقل و استدلال میتوان به وجود
آن اذعان کرد ، و معتقد بودند که حرکت قسری که آن هم نیز به نوبه خود
معلول همان طبیعت است ولی در یک حال فوق العاده ، دوام پیدا نخواهد
کرد .
ب - نظر علماء جدید : علوم طبیعی جدید روی طرز تفکر مخصوصی که علم را
از فلسفه جدا میکند ، اولا فرض نمیکند که جسم مطلق که در آن هیچ طبیعت
نوعی و هیچ مبدا میل مستقیم وجود نداشته باشد ممکن نیست : بلکه " جسم
مطلق "
نام کتاب : شرح منظومه 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 67