نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 57
بلکه صورتی وجودی است در ذهن . ولی از آنجا که این احکام صادق و مطابق
با واقعند نتیجه گرفته میشود که آنچه در ذهن صورت میبندد عین ذات موضوع
است و الا علم ما جهل مرکب خواهد بود و حکم ما به ثبوت محمول برای
موضوع صد در صد مربوط به خود صورت ذهنی خواهد بود و ربطی به عالم خارج
از ذهن ما نخواهد داشت و حال آنکه مقصود ما اینست که کوه طلا در جهان
بیرون ، از کوه سنگ به همان حجم سنگینتر است و هم مقصود ما اینست که
واقعیت اجتماع نقیضین غیر از واقعیت اجتماع ضدین است نه اینکه صرفا
تصور ما از اجتماع نقیضین غیر از تصور ما از اجتماع ضدین است .
2 - دلیل دوم اینست که اشیاء را احیانا به صورت " کلی " و " عام
" تصور میکنیم ، یعنی آنها را به نحوی تصور میکنیم که قابل صدق بر
کثیرین میباشند ، مثلا انسان را به نحوی تصور میکنیم که شامل افراد غیر
متناهی میباشد ، میگوییم انسان دارای نفس ناطقه است ، در این مثال
انسان شامل افراد غیر متناهی میباشد . از طرفی میدانیم که آنچه در خارج
وجود دارد جزئی است نه کلی پس انسان کلی در موطنی موجود است که چون آن
موطن خارج نخواهد بود پس موطن ذهن است .
در این برهان نیز از صفت کلیت انسان استفاده میشود که انسان تصور شده
در ذهن موجود است و از اینکه واقعا آن شیء کلی متصور ما ، واقعا انسان
است و شامل افراد انسان میشود نه چیز دیگر نتیجه میگیریم که ذات و
ماهیت انسان در ذهن وجود پیدا کرده نه چیز دیگر .
صرف الحقیقه الذی ما کثرا
من دون منضماتها العقل یری
نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 57