نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 23
مفهومه من أعرف الاشیاء
و کنهه فی غایه الخفاء
مفهوم ذهنی وجود از شناختهترین چیزهاست و ( اما ) واقعیت وجود در
نهایت پنهانی است
شرح : در این بیت تفکیک شده میان مفهوم وجود ، و حقیقت وجود ، مفهوم
وجود به بیانی که گذشت یک مفهوم بدیهی است ، و اما حقیقت وجود نه
تنها بدیهی نیست ، نظری نیز نیست ، زیرا بدیهی و نظری هر کدام قسمتی از
مفهوم ذهنی میباشند که تحت احاطه علمی در میآید با این تفاوت که مفهوم
بدیهی مفهوم روشنی است ، نیازی به تحلیل و شکافتن و یا معرفی از راه
لوازم و آثار ندارد ولی مفهوم نظری مفهومی مبهم است و نیازمند به تحلیل
و تجزیه و حداقل به معرفی از راه لوازم و آثار است .
اما حقیقت وجود اساسا به ذهن منتقل نمیشود تا گفته شود که بدیهی است
یا نظری . البته واضح است که این تفکیک میان مفهوم و میان حقیقت وجود
مبتنی بر مسئله اصالت وجود است که برای وجود حقیقت عینی قائل است ،
اما بر اعتباریت وجود ، این تفکیک موضوع ندارد [1] .
> دو تاست . گاهی میگویند " شرح الاسم " و مقصود همان تعریف لفظی
است ، چنانکه در عبارت بوعلی در نجات آمده است که : " الوجود لا یمکن
ان یشرح بغیر الاسم " و گاهی " شرح الاسم " به تعریف حدی گفته میشود
قبل از آنکه وجود محدود محرز شده باشد . در عبارت بالا که میگوید : "
معرف الوجود شرح الاسم
" اصطلاح اول رعایت شده است .
[1] ضمنا این نکته باید یادآوری شود که همانطور که قبلا در مقدمه گفته
شد ، ظهور و خفا بر دو قسم است : ظهور و خفای برای خود ، ظهور و خفای
برای ما . قبلا گفتیم که حقیقت " وجود " مساوی " ظهور " است ، پس
اینکه گفته میشود : حقیقت وجود در نهایت خفاست مقصود خفای برای ماست
نه خفای برای خود ، حقیقت وجود برای خود عین ظهور است .
نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 23