نام کتاب : سیری در نهج البلاغه نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 9
معاویه بن ابی سفیان که سرسخت ترین دشمنان وی بود به زیبایی و فصاحت
خارق العاده سخن او معترف بود .
محقن بن ابی محقن به علی ( ع ) پشت میکند و به معاویه رو میآورد و
برای این که دل معاویه را که از کینه علی ( ع ) میجوشد خرسند سازد گفت :
از نزد بی زبانترین مردم به نزد تو آمدم .
آنچنان این چاپلوسی مشمئز کننده بود که خود معاویه او را ادب کرد .
گفت : وای بر تو ! علی بی زبانترین افراد است ؟ ! قریش پیش از علی از
فصاحت آگاهی نداشت ، علی به قریش درس فصاحت آموخت .
تاثیر و نفوذ
آنان که پای منبر او مینشستند سخت تحت تاثیر قرار میگرفتند ، مواعظ
وی دلها را میلرزانید و اشکها را جاری میساخت ، هنوز هم کدام دل است که
خطبههای موعظهای علی ( ع ) را بخواند و یا گوش کند و بلرزه در نیاید ،
سید رضی پس از نقل خطبه معروف " الغراء " [1] میگوید : وقتی که علی
( ع ) این خطابه را القا کرد بدنها لرزید ، اشکها جاری شد ، دلها به طپش
افتاد !
همام بن شریح از یاران وی است ، دلی از عشق خدا سرشار و روحی از آتش
معنی شعلهور داشت ، با اصرار و ابرام ، از علی علیه السلام میخواهد سیمای
کاملی از پارسایان ترسیم کند علی از طرفی نمیخواهد جواب یاس بدهد و از
طرفی میترسد همام تاب شنیدن نداشته باشد لذا با چند جمله مختصر سخن را
کوتاه
[1] خطبه . 81
نام کتاب : سیری در نهج البلاغه نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 9