نام کتاب : سیری در نهج البلاغه نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 105
شعارشان لاحکم الا لله بود ، این شعار از قرآن مجید اقتباس شده است و
مفادش اینست که فرمان ( قانون ) تنها از ناحیه خداوند و یا از ناحیه
کسانی که خداوند به آنان اجازه قانونگذاری داده است باید وضع شود ، ولی
خوارج این جمله را در ابتدا طور دیگر تعبیر میکردند و به تعبیر
امیرالمؤمنین ، از این کلمه حق معنی باطلی را در نظر میگرفتند ، حاصل
تعبیر آن این بود که بشر حق حکومت ندارد ، حکومت منحصرا از آن خداست .
علی میفرماید ، بلی من هم میگویم لا حکم الا لله اما به این معنی که
اختیار وضع قانون با خدا است ، لکن اینها میگویند حکومت و زعامت هم با
خدا است ، و این معقول نیست ، قانون خدا بایست بوسیله افراد بشر اجرا
شود ، مردم را از فرمانروائی " نیک " یا " بد " [1] چارهای نیست
، در پرتو حکومت و در سایه حکومت است که مومن برای خدا کار میکند و
کافر بهره دنیای خود را میبرد و کارها به پایان خود میرسد . به وسیله
حکومت است که مالیاتها جمع آوری ، و با دشمن نبرد ، و راهها امن ، و حق
ضعیف از قوی باز ستانده میشود ، تا آنوقتی که نیکان راحت گردند و از شر
بدان راحتی بدست آید [2] .
علی علیه السلام مانند هر مرد الهی و رجل ربانی
[1] یعنی به فرض نبودن حکومت صالح حکومت ناصالح که به هر حال نظام
اجتماع را حفظ میکند ، از هرج و مرج و بینظامی و زندگی جنگلی بهتر است .
[2] نهج البلاغه ، خطبه . 40
نام کتاب : سیری در نهج البلاغه نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 105