نام کتاب : سیری در سیره نبوی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 253
جباری دست و پای مردم را به زنجیر بسته بودند ، مسلمین با حکومتها
جنگیدند ملتها را آزاد کردند . این دو را با همدیگر اشتباه میکنند .
مسلمین اگر با ایران یا روم جنگیدند ، با دولتهای جبار میجنگیدند که
ملتهایی را آزاد کردند و به همین دلیل ملتها با شوق و شعف مسلمین را
پذیرفتند . چرا تاریخ میگوید وقتی که سپاه مسلمین وارد میشد مردم با
دستههای گل به استقبالشان میرفتند ؟ چون آنها را فرشته نجات میدانستند .
اینها را برخی با یکدیگر اشتباه میکنند که " عجب ! مسلمین به ایران
حمله کردند . لابد وقتی به ایران حمله کردند به سراغ مردم رفتند و به آنها
گفتند حتما باید اسلام اختیار بکنید " . آنها به مردم کار نداشتند ، با
دولتهای جبار کار داشتند . دولتها را خرد کردند ، بعد مردمی را که
همینقدر شائبه توحید در آنها بود در ایمانشان آزاد گذاشتند که اگر مسلمان
بشوید عینا مثل ما هستید و اگر مسلمان نشوید در شرایط دیگری با شما
قرارداد میبندیم که آن شرایط را شرایط ذمه میگویند و شرایط ذمه مسلمین
فوق العاده سهل و آسان و ساده بوده است .
پس اصل رفق ، نرمی ، ملایمت و پرهیز از خشونت و اکراه و اجبار راجع
به خود ایمان ( نه راجع به موانع اجتماعی و فکری ایمان که آن حساب دیگری
دارد ) جزء اصول دعوت اسلامی است :
« لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن
بالله فقد استمسک بالعروش الوثقی »( 1 ) .
قرآن خلاصه منطقش این است که در امر دین اجباری نیست ، برای اینکه
حقیقت روشن است ، راه هدایت و رشد روشن ،
نام کتاب : سیری در سیره نبوی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 253