نام کتاب : سیری در سیره نبوی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 120
مشکلم حل بشود ، در اینجا همه مرا ملامت میکنند ، میگویند این را ببین ،
برای اینکه مشکلش حل بشود تملق میگوید ، چاپلوسی میکند ، دروغ میگوید ،
تهمت میزند . ولی یک وقت هدف چیز دیگر است . من میخواهم یک مسجد
بسازم . برای خودم که نمیخواهم بسازم . واقعا هم در مسجد ساختن هدف
نامقدسی ندارم . من جزء کسانی هستم که بانی شدهایم در فلان محل که مسجد
ندارد مسجدی ساخته بشود ، بچهها بیایند دستورهای دین را یاد بگیرند و
جلساتی باشد . این مسجد مصالح میخواهد ، گرفتاریهای دیگر دارد ، اشکالات
اداری ممکن است پیدا کند ، و از مردم نیز باید پول گرفت . حالا یک آدم
اهل خیر پاشنه گیوه را ور کشیده برای اینکه کار این مسجد را درست بکند .
میرود پیش کسی ، یک حرفی میزند که هر جور هست از او پول در بیاورد ،
چهارتا دروغ میگوید ولی بالاخره پنج هزار تومان پول در میآورد برای مسجد .
دوتا دروغ به یک نفر دیگر میگوید ، چهارتا تملق و چاپلوسی نسبت به
دیگری میکند که شما چنین هستید ، چنان هستید ، ما به شما از قدیم از قدیم
ارادت داریم ، خواب دیدم مثلا که داشتید در بهشت کله معلق میزدید ،
حتما همچنین چیزی هست . ده هزار تومان هم از این میگیرد . پنجاه هزار
تومان از یکی دیگر میگیرد . حال این را ما چه میگوییم ؟ شاید بسیاری از
مردم این عمل را تقدیس و نوعی فداکاری تلقی میکنند ، میگویند ببین این
بیچاره برای خودش که کار نمیکند ، از صبح تا غروب پاشنه گیوه را ور
کشیده فقط برای مسجد . ببین برای این کار ، دیگر چه نمیکند این آدم ؟ !
به هر کس میرسد ، به هر وسیله شده بالاخره این پول را برای
نام کتاب : سیری در سیره نبوی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 120