نام کتاب : نظام حقوق زن در اسلام نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 316
نمیشود ؟ و اگر با سلب علاقه زن نیز حیات خانوادگی پایان مییابد پس در
صورتیکه زن از مرد سلب علاقه کند باید ازدواج را پایان یافته تلقی کنیم و
به زن هم مثل مرد حق طلاق بدهیم .
جواب اینست که حیات خانوادگی وابسته است به علاقه طرفین نه یک طرف
. تنها چیزی که هست روانشناسی زن و مرد در این جهت متفاوت است و ما
در مقالات گذشته با استناد به تحقیقات دانشمندان آنرا بیان کردیم .
طبیعت علائق زوجین را به این صورت قرار داده است که زن را پاسخ دهنده
بمرد قرار داده است . علاقه و محبت اصیل و پایدار زن همانست که بصورت
عکس العمل به علاقه و احترام یک مرد نسبت باو بوجود میآید . از اینرو
علاقه زن به مرد معلول علاقه مرد به زن و وابسته باوست .
طبیعت ، کلید محبت طرفین را در اختیار مرد قرار داده است ، مرد است
که اگر زن را دوست بدارد و نسبت باو وفادار بماند زن نیز او را دوست
میدارد و نسبت باو وفادار میماند . بطور قطع زن طبعا از مرد وفادارتر
است ، و بی وفائی زن عکس العمل بی وفائی مرد است .
طبیعت کلید فسخ طبیعی ازدواج را بدست مرد داده است ، یعنی این مرد
است که با بی علاقگی و بی وفائی خود نسبت به زن او را نیز سرد و بی علاقه
میکند . بر خلاف زن که بی علاقگی اگر از او شروع شود تأثیری در علاقه مرد
ندارد بلکه احیانا آنرا تیزتر میکند . از اینرو بیعلاقگی مرد منجر به بی
علاقگی طرفین میشود ، ولی بی علاقگی زن منجر به بی علاقگی طرفین نمیشود .
سردی و خاموشی علاقه مرد ، مرگ ازدواج و پایان حیات خانوادگی است ، اما
سردی و خاموشی علاقه زن به مرد آنرا بصورت مریضی نیمه جان در میآورد که
امید بهبود و شفا دارد . در صورتی که
نام کتاب : نظام حقوق زن در اسلام نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 316