نام کتاب : معاد نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 14
هست از ضروریات و از واضحات است ، یعنی نمیشود انسان در ذهن خودش
میان قبول گفتههای پیغمبر و منها کردن روزه تفکیک کند . ولی خود مسأله
اعتقاد به روزه داشتن مستقلا موضوع ایمان و اعتقاد نیست ، یعنی در قرآن
هیچ جا وارد نشده : " کسانی که به روزه ایمان میآورند " .
اما گذشته از اینکه مسأله معاد و قیامت مثل روزه از ضروریات اسلام
است ( یعنی نمیشود کسی معتقد به پیغمبر باشد ولی منکر معاد باشد ) در
تعبیرات قرآن کلمه ایمان به قیامت ، ایمان به یوم آخر آمده است ، یعنی
پیغمبر مسأله معاد را به عنوان یک چیزی عرضه کرده است که مردم همان
طوری که به خدا ایمان و اعتقاد پیدا میکنند ، به آخرت هم باید ایمان و
اعتقاد پیدا کنند ، که معنی آن این میشود که همین طوری که خداشناسی لازم
است ( یعنی انسان در یک حدی مستقلا با فکر خودش باید خدا را بشناسد )
در مسأله معاد نیز انسان باید معادشناس باشد ، یعنی پیغمبر نیامده است
که در مسأله معاد بگوید چون من میگویم معادی هست شما هم بگویید معادی
هست ، مثل اینکه من گفتم روزه واجب است شما هم بگویید روزه واجب است
. نه ، ضمنا افکار را هدایت و رهبری و دعوت کرده که معاد را بشناسند ،
معرفت و ایمان به معاد پیدا کنند .
معاد ، جزء اصول دین
اینکه علمای اسلام معاد را از اصول دین قرار دادهاند ولی سایر ضروریات
را از اصول دین قرار ندادهاند ، بر همین اساس است . چون خیلی اشخاص از
ما این سؤال را میکنند ، میگویند شهادتین که انسان به آن مسلمان میشود دو
چیز بیشتر نیست : " اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمدا رسول الله
" . دیگر چرا مسأله معاد را جزء اصول دین قرار دادهاند ؟ خوب ، آدمی که
به پیغمبر ایمان داشته باشد ، به هر چه پیغمبر گفته ( اگر برایش ثابت
شود که پیغمبر گفته ، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد )
ایمان پیدا میکند ، پس ما باید بگوییم اصول دین دو چیز بیشتر نیست [1] : توحید ، نبوت ، معاد فرع و طفیلی نبوت است ، چون ما به نبوت
اعتقاد داریم و پیغمبر از معاد خبر داده ، به معاد هم اعتقاد داریم ،
همین طوری که چون پیغمبر گفتهاند نماز واجب
[1] حالا دو اصل دیگر [ عدل و امامت ] را که شیعه میگویند ، آن به جای
خود مسأله علیحدهای است .
نام کتاب : معاد نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 14