نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 93
حسن بن علی است و حتی بعد از او مال حسین بن علی است ، یعنی به حق آنها
اعتراف میکند ، فقط آنها تسلیم امر بکنند ( کلمهای هم که در ماده قرار
داده بود ، کلمه " تسلیم امر " است ) یعنی کار را به من واگذار کنند ،
همین مقدار ، امام حسن عجالتا کنار برود ، کار را به من واگذار کند و من
با این شرایط عمل میکنم . ورقه " سفید امضا " فرستاد ، یعنی کاغذی را
زیرش امضا کرد ، گفت هر شرطی که حسن بن علی خودش مایل است در اینجا
بنویسد ، من قبول میکنم ، من بیش از این نمیخواهم که من زمامدار باشم
والا من به تمام مقررات اسلامی صد در صد عمل میکنم . تا آنوقت هم که هنوز
صابون اینها به جامه مردم نخورده بود .
حال فرض کنیم الان ما در مقابل تاریخ اینجور قرار گرفته بودیم که
معاویه آمد یک چنین کاغذ سفید امضایی برای امام حسن فرستاد و چنین
تعهداتی را قبول کرد ، گفت تو برو کنار ، مگر تو خلافت را برای چه
میخواهی ؟ مگر غیر از عمل کردن به مقررات اسلامی است ؟ من مجری منویات
تو هستم ، فقط امر دائر است که آن کسی که میخواهد کتاب و سنت الهی را
اجرا بکند من باشم یا تو . آیا تو فقط به خاطر اینکه آن کسی که این کار
را میکند تو باشی میخواهی چنین جنگ خونینی را بپا بکنی ؟ ! اگر امام حسن
با این شرایط تسلیم امر نمیکرد ، جنگ را ادامه میداد ، دو سه سال
میجنگید ، دهها هزار نفر آدم کشته میشدند ، ویرانیها پیدا میشد و عاقبت
امر هم خود امام حسن کشته میشد ، امروز تاریخ ، امام حسن را ملامت میکرد
، میگفت در یک چنین شرایطی [ باید صلح میکرد ] پیغمبر هم در خیلی موارد
صلح کرد ، آخر یک جا هم آدم باید صلح
نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 93