نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 149
نقل کرده که میگوید در یک سفر با امام با هم به مکه مشرف میشدیم ، از
مدینه خارج شدیم و به مسجد الشجره رسیدیم ، لباس احرام پوشیده بودیم و
میخواستیم لبیک بگوییم و رسما محرم شویم . همانطور سواره داشتیم محرم
میشدیم ، ما همه لبیک گفتیم ، من نگاه کردم دیدم امام میخواهد لبیک
بگوید اما چنان رنگش متغیر شده و آنچنان میلرزد که نزدیک است از روی
مرکبش به روی زمین بیفتد ، از خوف خدا . من نزدیک شدم و عرض کردم :
یا ابن رسول الله ! بالاخره بفرمایید ، چارهای نیست ، باید گفت . به من
گفت : من چه بگویم ؟ ! به کی بگویم لبیک ؟ ! اگر در جواب من گفته شد :
" « لا لبیک » " آن وقت من چه کنم ؟ ! این روایتی است که مرحوم آقا
شیخ عباس قمی و دیگران در کتابهایشان نقل میکنند ، و همه نقل کردهاند .
راوی این روایت چنانکه گفتیم مالک بن انس امام اهل تسنن است .
همین مالک میگوید : ما رأت عین و لا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر
افضل من جعفر بن محمد چشمی ندیده و گوشی نشنیده و به قلب بشر خطور نکرده
مردی با فضیلت تر از جعفر بن محمد .
محمد شهرستانی صاحب کتاب " الملل و النحل " و از فلاسفه و متکلمین
بسیار زبر دست قرن پنجم هجری و مرد بسیار دانشمندی است . او در این
کتاب رشتههای دینی و مذهبی و از جمله رشتههای فلسفی در همه دنیا را
تشریح کرده است . در یک جا که از امام صادق نام میبرد میگوید : هوذوعلم
غریر علمی جوشان داشت و ادب کامل فی الحکمة و در حکمت ، ادب کاملی
داشت ، و زهد فی الدنیا و ورع تام عن الشهوات . فوق العاده مرد زاهد و
با تقوای
نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 149