نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 122
معلوم نیست که مال کجاست . هنوز تاریخ نتوانسته ثابت کند که او اصلا
ایرانی است یا عرب ، و اگر ایرانی است آیا اصفهانی است یا خراسانی .
او غلامی جوان بود - بیست و چند ساله - که ابراهیم امام با وی برخورد کرد
. خیلی او را با استعداد تشخیص داد ، او را به خراسان فرستاد ، گفت این
برای این کار خوب است ، و او در اثر لیاقتی که داشت توانست سایرین را
تحت الشعاع خود قرار دهد و رهبری این نهضت را در خراسان اختیار کند .
البته ابومسلم سردار خیلی لایقی است به مفهوم سیاسی ، ولی فوق العاده آدم
بدی بوده ، یعنی یک آدمی بوده که اساسا بویی از انسانیت نبرده بوده
است . ابو مسلم نظیر حجاج بن یوسف است . اگر عرب به حجاج بن یوسف
افتخار کند ، ما هم حق داریم به ابومسلم افتخار کنیم . حجاج هم خیلی مرد
با هوشی بوده ، خیلی مرد با استعدادی بوده ، خیلی سردار لایقی بوده و خیلی
به درد عبدالملک میخورده ، اما خیلی هم آدم ضد انسانی بوده و از
انسانیت بویی نبرده بوده است . میگویند در مدت حکومتش صد و بیست
هزار نفر آدم کشته ، و ابومسلم را میگویند ششصد هزار نفر آدم کشته . به
اندک بهانهای همان دوست بسیار صمیمی خودش را میکشت و هیچ این حرفها
سرش نمیشد که این ایرانی است یا عرب ، که بگوئیم تعصب ملی در او بوده
است .
ما نمیبینیم که امام صادق در این دعوتها دخالتی کرده باشد ولی بنی
العباس فوق العاده دخالت کردند و آنها واقعا از جان خودشان گذشته بودند
، مکرر هم میگفتند که یا ما باید محو شویم ، کشته شویم ، از بین برویم و
یا خلافت را از اینها بگیریم .
مسئله دیگری که در اینجا اضافه میشود این است :
نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 122