نام کتاب : ده گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 102
عقل را گذاشتند .
به هر حال اجتهاد تدریجا معنای صحیح و منطقی پیدا کرد ، یعنی به کار
بردن تدبر و تعقل در فهم ادله شرعیه که البته احتیاج دارد به یک رشته
علوم که مقدمه شایستگی و استعداد تعقل و تدبر صحیح و عالمانه میباشند .
علماء اسلام تدریجا برخوردند که استنباط و استخراج احکام از مجموع ادله
شرعیه احتیاج دارد به یک سلسله علوم و معارف ابتدائی از قبیل علوم
ادبیه و منطق ، و به دانستن قرآن و تفسیر و حدیث و رجال حدیث و شناختن
قواعد علم اصول و حتی اطلاع بر فقه سایر فرق . " مجتهد " به کسی گفتند
که این علوم را واجد باشد .
به طور جزم نمیگویم ولی گمان قوی دارم که اول کسی که کلمه اجتهاد و
مجتهد را در شیعه به این معنا استعمال کرد علامه حلی است . علامه در کتاب
" تهذیب الاصول " بعد از باب القیاس ، باب الاجتهاد دارد و در آنجا
اجتهاد را به همین معنا استعمال کرده که امروز استعمال میکنند و شایع
است .
پس اجتهاد ممنوع و مردود از نظر شیعه یعنی رأی و قیاس که در قدیم به
نام اجتهاد نامیده میشده ، خواه آنرا یک منبع تشریع و تقنین مستقل
بشماریم ، و یا آنرا وسیله استنباط و استخراج حکم واقعی قرار دهیم . ولی
اجتهاد مشروع عبارت است از به کار بردن کوشش و جهد بر مبنای تخصص فنی
.
پس اینکه گفته میشود اجتهاد در اسلام چه صیغهای است ؟ و از چه مقولهای
است ؟ و چه محلی از اعراب دارد ؟ باید گفت اجتهاد به معنائی که امروز
میگویند یعنی اهلیت و تخصص فنی . بدیهی است کسی که
نام کتاب : ده گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 102