نام کتاب : درسهای الهیات شفا 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 371
سبب عوارضی باشد که آن عوارض آخر وجودا هستند از او ؟ آیا میشود یک
شیء به واسطه عوارضش به علت خودش محتاج باشد که اگر این عوارض نبود
احتیاجی به آن علت هم نبود و از آن علت غنی بود ؟ اگر چنین باشد ، در
واقع این عوارضند که آن علتها را علت کردهاند ، که اگر این عوارض
نبودند اصلا آن علتها وجود نداشتند . و به تعبیر شیخ ، آیا میتوان گفت که
یک شیء در ما قبل خودش عمل کرده است ؟ آیا میشود عوارض یک شیء منشأ
احتیاج در همان شیء شود که اقدم وجودا از خودش میباشد که اگر این عوارض
نباشد آن علتش هم وجود ندارد ؟ . این قهرا برهان دیگری غیر از برهان اول
است . برهان اول بر این اساس بود که فرد مادی و فرد معقول چون در
ماهیت مشترک هستند و دارای یک حد هستند ، بنابراین هر دو یک نوع
اقتضا دارند . اگر اقتضا دارند که مجرد باشند هر دو باید مجرد باشند و
اگر اقتضا دارند که مادی باشند هر دو باید مادی باشند . ولی در این برهان
از این راه وارد شده که آیا فرد محسوس احتیاج به فرد معقول و مثالی دارد
یا نه ؟ اگر دارد یک اشکال پیش میآید و اگر ندارد هم اشکال دیگر .
گفتیم اگر ندارد در واقع از محل کلام خارج است ، چون فرض بر این است که
احتیاج دارد . و اگر احتیاج دارد منشأ احتیاج یا ذات است یا عوارض
ذات . هر کدام که باشد محال لازم میآید .
آنگاه شیخ میگوید که عجیب اینست که اینها آمدهاند در تعلیمیات بجای
اینکه مثلا جسم را منشأ سطح بدانند و سطح را منشأ خط و خط را منشأ نقطه ،
آمدهاند یک وجود مجردی برای نقطه قائل شدند مستقل از خط ، و وجود مجردی
برای خط قائل شدند مستقل از سطح ، و وجودی مجردی برای سطح قائل شدند
مستقل از جسم ، که اصلا این حرفها قابل فرض نیست . خط خودش قائم به سطح
است ، یعنی اگر سطحی نباشد خطی نمیتواند وجود داشته باشد ، همچنانکه اگر
خطی در عالم نباشد نقطه نمیتواند وجود داشته باشد .
یا اینکه در باب اعداد گفتهاند منشأ هر چیزی عدد است . شیخ میگوید
لازمه این حرف اینست که تفاوت انسان و فرس به عدد است . این بیان شیخ
درست است و قابل رد نیست . نظر اینها مثل مؤسسات و گروههائی میماند
که
نام کتاب : درسهای الهیات شفا 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 371