responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهای الهیات شفا 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 366
بالاتری است . اما اینها می‌گویند که افلاطون چنین عقیده‌ای داشته است . مثلا کتاب " اصول مقدماتی " ژرژپولیستر و یا کتابهای دکتر ارانی را ببینید ، حرفهایشان همه همین است . کتابهای مارکسیستها همه بر همین‌ اساس است . خیلی هم قاطع و جزمی و مسلم هم می‌گیرند که آدم ناوارد شک‌ نمی‌کند . چون دروغ را هر چه بزرگتر بگویند آدم کمتر شک می‌کند . اما گفتیم حقیقت این نیست . افلاطون قائل به دو فرد ، فرد محسوس و فرد معقول ، بوده است .

برهان اول شیخ بر رد نظریه مثل

شیخ دو برهان در اینجا اقامه کرده است . البته توضیح خواهیم داد که‌ آیا بیان شیخ یک برهان است یا دو برهان . این برهان با توجه به چند نکته است : اول - انواعی که در این عالم دارای افرادی است ، دو دسته افراد دارند : افراد محسوس و افراد معقول . افراد محسوس فرد همین نوعند و افراد معقول هم فرد همین نوع اما در عالم دیگر . للانسان فردان : فرد محسوس و فرد معقول . دوم - فرد معقول علت این فرد محسوس است . بنابراین بعضی از افراد نوع واحد علت بعضی دیگر از افراد همان نوع است . علت و معلول از نظر ذات و ماهیت یکی هستند ، فردی از افراد یک ماهیت علت است برای فرد دیگر از همان ماهیت . سوم - فرد علت ، فردی است جاودانی ، نه حادث و فانی و متغیر و متحول‌ ، بعلاوه اینکه کامل است و هیچ نوع نقصی در او وجود ندارد ، و هیچ گونه‌ کمال ممکنی نیست که او فاقد آن کمال ممکن باشد ، و اگر فاقد کمالی است‌ ، فاقد آن کمالی است که برای طبیعتش ناممکن است . از این جهت فرد علت حقیقت است و معلول سایه . شیخ بر اساس همین طرز تفکر ایراد خودش را ذکر می‌کند . برای اینکه‌ جوانب مسأله همه رعایت شده باشد ، سؤال می‌کند که : آیا فرد محسوس وجود دارد یا ندارد ؟ اگر فرد محسوس وجود ندارد که تصور و تخیل و تفکر و تعقلی نداریم .
نام کتاب : درسهای الهیات شفا 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 366
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست