نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 86
اجتماعی ایجاب میکند که مالیات به شکلی وضع شود که از مجموع در آمد ،
مثلا فقط صدی پنج آن به دست مالک اصلی برسد و صدی نود و پنج گرفته شود ،
باید چنین کرد ، و حتی اگر مصلحت جامعه اسلامی اقتضا میکند که از یک
مالک به طور کلی سلب مالکیت شود ، [ حاکم شرعی ] تشخیص داد که این
مالکیت که به این شکل در آمده ، غده سرطانی است ، به خاطر مصلحت
بزرگتر میتواند چنین کاری را بکند .
این کبرای کلی خیال نکنید که در این کبرای کلی کسی شک دارد هیچ فقیهی
در این کبرای کلی شک ندارد که به خاطر مصلحت بزرگتر اسلام باید از
مصلحت کوچکتر دست برداشت و به خاطر مفسده بزرگتری که اسلام دچارش
میشود ، باید مفسده های کوچکتر را متحمل شد در این [ مطلب ] احدی شک
ندارد ، اگر میبینید [ به آن ] عمل نمیشود ، به اسلام مربوط نیست ، یا به
این [ دلیل ] است که فقیه زمان مصالح را تشخیص نمیدهد ، یا فقیه زمان
خوب تشخیص میدهد ولی از مردم میترسد ، جرات نمیکند باز هم تقصیر اسلام
نیست ، فقیه شهامتی را که باید داشته باشد ندارد ولی حکم اسلام این است
اسلام چنین راه درستی را باز کرده است پس ببینید اینها تغیرهایی است در
داخل قوانین اسلام به حکم خود اسلام ، نه تغییری که دیگری بخواهد بدهد ،
نسخ نیست ، تغییر قانون است به حکم قانون .
راه دیگر - که چیز عجیبی هم هست - [ این است که ] در متن قوانین اسلام
یک سلسله قوانین وضع شده که کارشان کنترل قوانین دیگر است من خیال
نمیکنم که در هیچ سیستم قانونگذاری دیگری چنین تعبیه بسیار عالی در متن
خودش شده باشد که آن را
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 86