responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 83
فرض کنید ما می‌خواهیم یک زیارت مستحب سیدالشهدا برویم بگذرید از این مطلب - عقیده شخصی من هم این است - که همان زیارت سیدالشهدا ممکن‌ است در شرایط مخصوصی واجب هم بشود ( و همین مثال را فقها ذکر کرده اند ) به حسب این که زمانی ارزش زیارت امام حسین ، ارزش زنده کردن مکتب‌ امام حسین آنقدر بزرگ می‌شود که به حد وجوب می‌رسد ، ولی زمانی هم در حد یک مستحب عادی است حال در وقتی که در حد همان مستحب اصلی عادی است ، ما می‌خواهیم برویم زیارت امام حسین بدون شک در اسلام دروغ گفتن حرام‌ است [1] ، می‌خواهیم خواهیم یک زیارت عادی کربلا برویم و برگردیم ، خصوصا زیارتهای ما که می‌دانید چقدر هم ارزش دارد ! به خاطر یک زیارت ، در گذرنامه گرفتن چند تا دروغ می‌گوییم ! پولمان را بخواهیم تبدیل کنیم ، چند تا دروغ دیگر می‌گوییم ! برای اینکه این سنت را به جا بیاوریم ، صد تا دروغ ممکن است بگوییم و بعد بگوییم چون دروغ در راه دین است ، جایز


[1] دروغی که در اسلام حرام است گاهی به خاطر مصلحتی بزرگتر از دروغ‌ نگفتن ، نه به خاطر منفعت ، [ واجب می‌شود ] مصلحت یعنی آنچه که مورد نظر اسلام است ، منفعت یعنی آنچه که مورد نظر من است دروغ را به خاطر مصلحت بزرگ اجتماعی نباید گفت و اساسا جامعه با دروغ اداره نمی‌شود ولی‌ گاهی به خاطر مصلحت باید دروغ گفت ، مثلا ستمگری از شما در مورد مظلومی‌ - که به هیچ وجه ریختن خونش جایز نیست ، بلکه هر جور هست باید او را حفظ کرد - می‌پرسد که از او اطلاعی داری یا نه ؟ شما هم اطلاع دارید اگر گفتی اطلاع دارم و راست گفتی ، می‌گوید : حال که اطلاع داری ، می‌دانی الان‌ او کجاست ؟ حال اینجا باید راست گفت یا دروغ ؟ یعنی از این دو حرمت ، جان یک بی گناه و مخصوصا یک مجاهد بسیار عظیم و پر ارزش را حفظ کنیم‌ یا راستی را ؟ [ اسلام ] می‌گوید جان او را حفظ کنید .

نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست