responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 249
بشود ، خیلی بی ادبی است که با سر لخت در حضورش بنشینیم ، فور عمامه‌ روی سرمان می‌گذاریم ، اگر هوا هم گرم باشد باز آن را بی ادبی می‌دانیم ، اگر خیلی گرم باشد ، معذرت می‌خواهیم و عمامه را زمین می‌گذاریم ، ولی در محیط تجدد و در محیطی که این ادب غربی آمده ، اگر کلاه سرشان باشد وقتی‌ می‌خواهند وارد اتاق بشوند ، کلاه را بر می‌دارند و بیرون اتاق می‌گذارند و سر برهنه وارد می‌شوند ، ادب اقتضا می‌کند که سر لخت باشد . این البته یک امر قراردادی است و اساسا مربوط به خلق نیست که ما کلاهمان را برداریم یا بگذاریم ، یا مثلا اگر بخواهیم به حضور یک شخص‌ محترم - یک کسی که می‌خواهیم برایش احترام قائل باشیم - برویم لباسی که‌ می‌پوشیم چه جور لباسی باشد این یک قرارداد است یک وقت قرارداد می‌کنند که مثلا وقتی می‌خواهند به حضور یک شخصیت بروند ، لباسی که می‌پوشند رنگش‌ این باشد ، دوختش این جور و جلویش گرد باشد ، چنین و چنان باشد اینها امور قراردادی است در آداب که قراردادهای عرف و اجتماع است به این‌ صورت است ، که از نظر اسلامی هم اگر ما اینها را به صورت سنتها و مستحبات داشته باشیم ، اغلب اینها اصالت ندارد و بیشتر به همان عرف‌ مردم بستگی دارد . اینها دیگر جزو اخلاق شمرده نمی‌شود که ما بگوییم چون اینها تغییر می‌کند - مثلا شما می‌بینید که یک ملت کلاه را برمی‌دارد ، می‌گوید خوب است ، ملت دیگر کلاه را می‌گذارد ، می‌گوید خوب است - پس اخلاق متغیر است‌ اینها دلیل بر تغیر اخلاق نمی‌شود ، اینها مربوط به تغیر آداب است . ویل دورانت مثالهایی ذکر می‌کند ، اول راجع به اینکه
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 249
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست