responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 246
عنوان " نسبیت اخلاق " مطلبی را بیان کرده است حال ما مقدمه‌ای را عرض‌ می‌کنیم و به حرف او هم اشاره می‌کنیم .
اگر ما پایه اخلاق را " توازن " بدانیم ، می‌توانیم بگوییم همین طور که‌ صحت و سلامت بدن ، یک امر نسبی نیست ، بلکه به تعادل ترکیبات بدن بر می‌گردد ، صحت و سلامت خلق و روح انسان هم یک امر نسبی نیست و به تعادل‌ و توازن عناصر روحی بر می‌گردد بلکه واقعا هم مطلب از این قرار است ، خصوصا با نظریاتی که امروز در باب روانپزشکی داده‌اند آقای دکتر سامی‌ حضور دارند و این مطلب را بهتر می‌دانند .
واقعا بسیاری از چیزهایی که فساد اخلاق شمرده می‌شود ، بیماری روانی است‌ ، یعنی از نظر علم آنها را بیماری می‌شمارند مثلا ما در اخلاق می‌گوییم تواضع‌ ، خلق خوبی است و تکبر خلق بد ، تملق و چاپلوسی هم بد است این چیست ؟ آیا می‌شود گفت که تکبر فقط به خاطر اینکه به ضرر اجتماع است ( بدون شک‌ ضرر


> مختلف ، گو اینکه به نظر من مرد محققی نیست ، یعنی وضعش نشان‌ می‌دهد که یک انباری است ، همین جور مطالب را روی همدیگر می‌ریزد بدون‌ اینکه یک استنباط جامعی داشته باشد . فرق او مثلا با راسل این است که راسل آدمی است که به نظر می‌رسد مرد مفکری است ، آنچه را می‌گوید ، معلوم است خودش هضم کرده و یک نظریه را انتخاب کرده ، یکنواخت مطلبی را روی اصول و پایه‌هایی شروع می‌کند و استدلال و استنتاج می‌کند و در آخر هم هر نتیجه‌ای که دلش می‌خواهد ، می‌گیرد ، نشان می‌دهد که این را یک مرد مفکر که فکر خودش را دارد ، می‌گوید ، ولی ویل دورانت - که یک فیلسوف هم بوده یعنی تحصیلات فلسفی داشته - بیشتر مورخ است و مانند هر مورخ دیگری اطلاعش بر تاریخ و اقوال و آراء است این است که به عقیده من ضد و نقیض در استنباطهایش زیاد پیدا می‌شود .

نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 246
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست