صرفهجویی و اجتناب از اسراف
شريعتى سبزوارى محمدباقر
سرمقاله
صرفهجویی و اجتناب از اسراف
در شماره قبل، اندكی درباره سیره عالمان شیعی در چگونگی «اصلاح الگوی مصرف» بحث كردیم. در این شماره، صرفهجویی و دوری از اسراف را از نگرگاه قرآن و سنّت، بررسی میكنیم.
معنای واژگانی اسراف و تبذیر
اسراف در لغت به معنای از حد درگذشتن، زیاده از حد خرج كردن، بیهوده خرج كردن، زیادهروی و... آمده است.
تبذیر به مفهوم پراكندن و پخش كردن است و اصل آن از پاشیدن بذر گرفته شده است. به كسی كه اموال خود را بیهوده پراكنده و ضایع میكند از باب كنایه، مبذّر گفته میشود.
اسراف و تبذیر به اعتبار متعلق و مصادیق، مفهوم گستردهای پیدا میكند و شامل خروج از حد اعتدال در هر كاری و عملی میشود.
قناعت و صرفهجویی به معنای درست و به جا مصرف كردن و ضایع نكردن اموال و نعمتهای خدادادی است.
در نگاه عقل و اسلام، اسراف و زیادهروی و ریخت و پاشهای بیحد و حساب، یك عمل نامعقول و نامشروع است. اسراف و تبذیر از نظر اقتصادی نیز محكوم است و چنانچه در منطقهای در سطح كلان رخ دهد باعث محرومیت مناطق دیگر خواهد شد و به نسلهای آینده نیز آسیب وارد میكند.
1 ـ در قرآن كریم،، اسراف و تبذیر از گناهان بزرگ شمرده شده و كفران نعمت تلقی گردیده است، چرا كه خداوند متعال در برابر نعمتهای فراوانی كه در اختیار انسان قرار داده شكر آنها را خواستار شده است: «لئن شكرتم لازیدنكم و لئن كفرتم ان عذابی لشدید؛ اگر شكرگزار نعمتها باشید آن را بر شما میافزاییم و اگر كفران كنید عذابی دردناك در انتظارتان است.»
قرآن با آهنگهای مختلف، اسراف و تبذیر را در تمام موارد محكوم میكند:
گاهی با لحن عاطفی در مورد خوردنیها و آشامیدنیها میفرماید: «كلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا یحبّ المسرفین؛بخورید و بیاشامید ولی زیادهروی نكنید، تحقیقاً خداوند متعال مسرفان را دوست نمیدارد.»
زمانی آهنگ قرآن به شكل توبیخ و سرزنش مطرح میشود: «بل انتم قوم مسرفون»؛ منظور قوم لوط است كه در مسائل جنسی از حد خارج شده بودند.
در برخی از آیات در توصیف بندگان خدای رحمان میفرماید: آنان هنگامی كه انفاق كنند نه زیادهروی میكنند و نه سختگیری و امساك، بلكه طریق اعتدال را میپیمایند.
در برخی از آیات لحن تهدیدآمیزی دارد و میفرماید: «و ان المسرفین هم اصحاب النار.»
گاهی اسراف در اعمال قدرت را از صفات مستكبران میشمارد: «ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین».علو و برتریجویی در زمین، یك نوع اسراف و زیادهروی در قدرت است.
قرآن كریم هرگونه تجاوز از حد اعتدال و عقلانیت را اسراف میداند و تنها به زیادهروی در خوردن و آشامیدن و یا انفاق و بخشش منحصر نمیكند بلكه قتل، آدمكشی، انتقام و قصاص، قضاوت و داوری، مدح و انتقاد و گذرانیدن وقت و عمر را نیز در این دایره میگنجاند.
در این كتاب آسمانی، برتریجویی و زورگویی و بالاخره ارتكاب هرگونه گناه و هنجار شكنی نیز اسراف محسوب میشود: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله؛ آنانی كه بر ضد سعادت و سلامت خود زیادهروی كردهاند از رحمت خدا مأیوس نشوند، چرا كه او همه گناهان را میبخشد.»
واژه مشابه دیگری را كه قرآن در این زمینه به كار برده لغت «تبذیر» است كه یك مقدار از اسراف بالاتر است. قرآن میفرماید: «و آت ذیالقربی حقّه و المسكین و ابن السبیل و لا تُبذّر تبذیراً؛حق خویشاوند و مسكین و در راه مانده را عطا كن، ولی بیش از حد ریخت و پاش نكن، چرا كه اسراف كاران با شیطان برادرند.»
فرق اسراف و تبذیر
از مجموع آیات و احادیث و مفاهیم لغوی به دست میآید كه «اسراف» به معنای خارج شدن از حد اعتدال در مصرف و انفاق است، بیآنكه چیزی را ضایع كرده باشند؛ مانند خریدن ماشین گرانقیمت یا منزل هزار متری كه بیش از نیاز یك خانواده میباشد. اما «تبذیر» به معنای ریخت و پاش كردن است؛ مثلاً غذای ده نفر را برای پنج نفر مهیا ساختن و برای هر عضوی از خانواده یك ماشین خریدن.
نگارنده به مرحوم آیهالله فاضل لنكرانی(ره) عرض كردم: منزل شما كوچك است و مناسب نیست. بهتر است منزل مرحوم آقازاده را خریداری كنید. ایشان فرمودند: همین منزل كافی است و چنین كاری با توجه به وضع رقّتبار طلاب یك نوع اسراف است.
قرآن، اسراف در قتل و آدمكشی را نیز ناروا میداند و میفرماید: «كسی كه مظلوم كشته شود برای ولی او سلطهای قرار دادیم تا قصاص كند. ولی او نباید بیش از حق خود مطالبه كند و در قتل، اسراف و زیادهروی نماید.»
البته این آیه ممكن است از یك حقیقت كلی و قانون اجتماعی پرده بردارد كه اگر در بحرانهای اجتماعی و كودتاهای نظامی و غیره، برای ایجاد آرامش، برخورد قهرآمیز لازم باشد باید به كمترین نفرات بسنده كرد تا آرامش جامعه به هم نریزد: «فلا یسرف فی القتل انه كان منصورا».
یاری خدا به حاكمان اسلامی در صورتی است كه در قتل و آدمكشی و دستگیری، اسراف و زیادهروی نكنند. البته در حكومتهای مشروع جز در ضرورتها و مواردی كه دشمنان پیشدستی كنند و دفاع از جان و كیان ملت واجب باشد ظاهراً مجوّزی برای قتل و انتقام وجود ندارد.
اطعام در سوگواریها
برخی گمان میكنند هزینهای كه نیكوكاران در سوگواریها و بزرگداشت مراسم دینی همچون موالید ائمه اطهار(ع) و اعیاد مذهبی انجام میدهند یك نوع اسراف و افراط در انفاق است، اما چنین نیست و اینگونه مراسم در نهایت سادگی انجام میگیرد. به خصوص صاحبان مجالس مقیدند به شكلی ساده و به دور از تشریفات از میهمانان پذیرایی كنند. مضافاً اینكه انگیزه این نوع دعوتها در راستای ترویج اسلام و فرهنگ اهل بیت(ع) و زدودن شبهات مخالفان دین صورت میگیرد و باعث احیای دین و سنّتهای الهی میشود.
همچنین میهمانیهایی كه در ماه مبارك رمضان یا در طول سال به عنوان ولیمه عقد و عروسی یا زیارت مكه و اعتاب مقدسه معمول است نه تنها اسراف نیست بلكه باعث پیوند محبتها و كسب اجر عظیم و زاد و توشهای برای سفر آخرت و مایه ازدیاد رزق و روزی است. رسول اكرم (ص) فرمود: هر میهمانی كه بر خانوادهای وارد میشود رزق و روزی خود را به همراه خویش از آسمان میآورد. پس هنگامی كه غذا میخورد خداوند متعال به بركت نزول میهمان، گناهان تمام اعضای صاحب خانه را میبخشد.
اسراف در عروسیها
متأسفانه در بعضی از جشنهای عقد و عروسی اسراف و تبذیر فراوانی صورت میگیرد و بعضی خانوادهها برای رقابت با دیگران بسیار ریخت و پاش میكنند. انواع و اقسام غذاها، دسرها و میوهها در چنین میهمانیهایی تهیه و متأسفانه بعضی از آنها نیز به توصیه بهداشت دور ریخته میشود.
در صورتیكه میشود بقایای غذای افراد سالم را به نیت «سؤر مؤمن شفاست» در ظروف یکبار مصرف قرار داده به مستمندان یا پرندگان رسانید.
اسراف در عمر، و اتلاف وقت
یكی از سرمایههای بزرگ انسان، سلامت و جوانی است كه باید به جا مصرف گردد. در حدیث آمده است كه در قیامت آدمها را متوقف میكنند و در اولین عقبه آن از سه چیز سؤال میشود: اموالت را از چه راهی به دست آوردی و در چه راهی صرف كردی؟ نعمت جوانی را چگونه به پیری رساندی؟ از عمر گرانمایه خود در چه كارهایی استفاده كردی؟بعضی از افراد بخش زیادی از عمرشان را با تماشای فیلمها و برنامههای سرگرم كننده و بیفایده تباه میكنند و برخی با تماشای مسابقات ورزشی و جمعی هم در طریق گناه و آلودگی دقایق زندگی را بر باد میدهند. ولی اشخاص هوشمند و متعهدی نیز هستند كه در راه عبادت و خدمت به خلق، مطالعه و تحقیق، علمآموزی و انجام تكالیف فردی و اجتماعی از فرصت عمر بهره میبرند.
گوهر عمر بدین خیرگی از دست مده آخر این عمر گرانمایه بهایی دارد
زیادهروی در ستایش و انتقاد
در مدح و ستایش از افراد و شخصیتهای سیاسی و علمی نیز نباید از حد مشروع و معقول تجاوز كرد و راه افراط و تفریط را پیش گرفت. قرآن میفرماید: «لا تحسبن الذین یفرحون بما اتوا و یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا؛ كسانی كه از كارهای زشت خود شادمانند و دوست دارند به كارهایی كه انجام ندادهاند ستایش شوند، فكر نكنند این امور باعث نجات آنها از دوزخ است.»
مقداد میگوید: «امرنا رسول الله (ص) ان نحثوا فی وجوه المداحین، التراب؛ پیامبر دستور داد خاك به صورت ستایشگران بپاشیم.»
به قدری این موضوع نهادینه شده بود كه وقتی كسی از عثمان (خلیفه سوم) تعریف كرد، مقداد یك مشت خاك برداشت و به صورت او پاشید.
روایات بسیاری از رسول خدا (ص) رسیده است كه شخصی در محضر رسول خدا (ص) از برادر دینی خود تعریف كرد. پیامبر (ص) فرمود: با این تعریف، گردن رفیقت را قطع كردی. سپس فرمودند: اگر ناگزیر از مدح و ثنای شخصی هستید بگویید: من فلانی را دوست دارم ولی او را تزكیه نمیكنم.
حضرت علی (ع) فرمود: «من مدحك فقد ذبحك؛ كسی كه تو را ستایش و تعریف كند گویا تو را ذبح كرده است». همچنین فرمود: «اكبر الحمق الاغراق فی المدح و الذمّ؛ بزرگترین حماقت، مبالغه و افراط در ستایش دیگران است.»
و نیز فرمود: بدترین حالات زمامداران در پیشگاه بندگان صالح این است كه گمان برند آنان مداحی را دوست میدارند و امور كشور را بر اساس تكبر و خودپسندی اداره میكنند. رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) از ستایش، سخت گریزان بودند، حتی امام علی(ع) ثناگویی به زمامداران را از آفات ریاست در دین میداند.
بعضی از عناصری كه به دلیل احساس حقارت یا مفتون قدرت شدن یا طمع در مال و منال و یا اسراف در ارادت، به مداحی و دستبوسی مظاهر قدرت و ثروت و علم و اخلاق بسنده نكرده و پای مراد خود را میبوسند و برخی دیگر از افراد كه در مذمت و بدگویی شخصیتهای محترم آنچنان افراط كرده كه برای خشنودی مخلوق، عرشیان را به گمان خود به فرش میزنند و فرشیان را به عرش میرسانند، این افراط و تفریطها زاده جهل و حماقت و ضعف دینی است.
حضرت علی(ع) میفرماید: «لا تری الجاهل الا مفرطا او مفرّطا؛ آدم جاهل را در زندگی یا تندرو و یا كندرو میبینی.»
آدم احمق همواره گرفتار افراط و تفریط است. امام صادق (ع) به یكی از اصحاب خود به نام علی بن مزید كه دست او را بوسید فرمود: میدانی دستبوسی درست نیست، تنها دست پیغمبر و یا وصی او بوسیده میشود و بس.
شاید به همین دلیل است كه بعضی از مراجع تقلید از جمله آیه الله سیستانی (دامت بركاته) از بوسیدن دستشان دریغ میدارند و بعضی دیگر مانند امام راحل (ره) اجازه مداحی و ستایش نمیدادند و در راه انجام وظیفه از هیچگونه ملامت و سرزنشی باكی نداشتند.
ضرورت قناعت در دولت
یكی از مصادیق مهم قناعت، نهادینه كردن الگوی مصرف در ساختار نظام است؛ بدین معنا كه مسئولان نظام بیشتر از دیگران باید به الگوی مصرف بها دهند، اما متأسفانه بخش قابل توجهی از اسراف و تبذیرها مربوط به بخشی از كارگزاران دولت است. برای عینیت بخشیدن به این مهم، دولتمردان و نمایندگان مجلس باید سفرهای خارجی و داخلی خود را به حداقل برسانند و از بردن همراهان غیر ضروری خودداری كنند، چرا كه اینگونه مسافرتها نیز یك نوع اسراف و تبذیر میباشد. حتی اموال بیتالمال را بدون مجوز قانونی نیز نباید به نهادهای خاصی عطا كرد. صادرات و واردات نیز باید در حد معقول و معتدل صورت گیرد. ما اگر گندم و برنج و حبوبات را بیش از حد از خارج وارد كنیم كمر كشاورزان خود را شكستهایم و بیشك واردات و صادرات بیرویه، خیانت به ملت محسوب میشود.