responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 51  صفحه : 1
 سرمقاله
حوزه ها و سرفصلهاى مطالعاتى فقه حجاب

احمد مبلغى

آن دسته از مقولات فرهنگى كه در نقطه تلاقى انديشه و احساس قرار دارند, حساسيت و اهميت بيشترى را به خود اختصاص مى دهند. حجاب از اين دسته است. امروزه شريان هاى فرهنگى, اصلى ترين پيوند دهنده هاى روابط اجتماعى هستند. نقش و جايگاه حجاب در اين شريان ها, نقشى ويژه است. كارويژه حجاب را از آن جا مى توان بهتر فهميد كه در موارد بسيار, بازخورد آن به عرصه هاى سياسى, فرهنگى و حتى بينشى رسوخ يافته است. نقش برجسته و تقريباً بى رقيب حجاب در هويت نمايى و هويت خواهى مسلمانان ـ به ويژه در شرايط فعلى رويارويى فرهنگ ها ـ شاهدى بر اين رسوخ يابى است.
اهميت توجه به مقوله حجاب و بررسى راه كارهاى چگونگى برخورد با بى حجابى يا بدحجابى از آن جهت است كه جامعه اسلامى نبايد در برابر ارزش هاى خود, نقش جامعه اى فرومانده و ضعيف را بردوش كشد. اگر بپذيريم فرهنگ اسلامى از سرچشمه اى واحد جارى شده است و فرازهايى هماهنگ, تاروپودى پيوسته و شاكله اى به هم تنيده و هدف مند دارد, بايد بپذيريم به محض رو به ضعف گذاردن يكى از ارزش ها در جامعه اسلامى يا به تعطيلى گراييدن آن, از حضور و نقش ديگر ارزش ها نيز كاسته مى شود. خلأهاى ناشى از حضور نداشتن حجاب و مشكلات ناشى از بى حجابى يا بدحجابى را از هيچ راهى نمى توان پر كرد. جامعه اى كه از گوهر عفاف, محروم باشد, رويه هاى عمومى آن در عرصه فرهنگ به آسيب هاى كلان دچار خواهد شد.
هر چند مجال و ابزار ترويج ضد ارزش ها در دنيا فراخ تر, پر هياهوتر و كارآمدتر شده است. ولى نبايد از ياد برد كه ايده معطوف به ارزش ها و انگيزه هاى متوجه به پاك دامنى و عفاف نيز در ملت اسلامى ايران و بسيارى از ملت هاى مسلمان, سطح قابل توجهى از توان مندى, تراكم و صلابت را به خود اختصاص داده است; به ويژه آن كه امروزه حجاب در ذهن و رفتار پرتكاپوى اقليت هاى اسلامى در كشورهاى غربى, ادبياتى پرحرارت و تصويرى پر معنا را ارايه مى كند, آن هم در شرايطى كه اين كشورها بيشترين نمونه ها و تجربه هاى بى حجابى را به نمايش گذاشته اند.
امروزه نيز نسل پيش تاخته انقلاب بر اساس اين مبناى دينى, فكر خويش را سامان داده اند كه انسان ها هر قدر بيش تر بهداشت و سلامت معنوى محيط اجتماعى را تأمين كنند, از موفقيت فراگيرترى در توسعه انسانى با همه ابعاد معنوى و مادى آن برخوردار خواهند شد و زمينه ايجاد يك الگوى اسلامى زندگى را بيش تر فراهم خواهند آورد.
وجود چنين وضعيتى براى حجاب, ما را در نقطه انتخابى تاريخى قرار داده است; يا دست شستن از بخشى از فرهنگ و هويت خويش يا پاس دارى از آن با تمسك به مؤلفه ها و مجموعه هاى فرهنگى و البته با يك برنامه ريزى جامع.

تقسيم بندى فعاليت هاى مطالعاتى درباره حجاب

حجاب, دستورى قرآنى است كه وجوب يا ضرورت آن را نمى توان انكار كرد. با اين حال, وقتى اين موضوع در عرصه اجتماع مطرح گردد, به مسئله اى فرهنگى بدل مى شود. با پوشيدن لباس فرهنگى بر تن, روند برخوردارشدن اين اصل ضرورى قرآنى از ابعاد اجتماعى و قرار گرفتن آن در چرخه اثرپذيرى و اثرگذارى پديده هاى اجتماعى از يكديگر آغاز مى شود.
روند ابعادپذيرى اجتماعى و فرهنگى حجاب ـ كه گاه به اقتضاى شرايط فرهنگى شدت و اوج مى گيرد ـ پرسش هايى را پيش روى مى نهد; پرسش هايى كه تشنه دريافت سه نوع مطالعه و پاسخ گويى هستند. يكى, ماهيت شناسى ابعاد كنش و وا كنش فرهنگى و اجتماعى حجاب. دوّم, بررسى ابزارهاى استقرار بخشيدن به حجاب با نظر به پى آمدهاى فرهنگى و اجتماعى حجاب از يك طرف و بازتاب هاى اين ابزارها از طرف ديگر; سوم, بررسى پرسش از چگونگى برخورد با موضوع حجاب و بهره گيرى از انواع ابزارها در اين زمينه.
بديهى است اين سه نوع مطالعه (كه اولى و دومى, ماهيت شناسى هستند و سومى فقهى و استنباطى) از آن جهت انجام نمى گيرند, تا از ضرورت حجاب بكاهند يا نسبت به استمرار آن تشكيكى روا دارند يا به تعطيلش دست زنند, در يك حكم ضرورى كه نمى توان رخنه وارد آورد, بلكه از آن جهت انجام مى گيرند كه مسائل تبيينى و پيرامونى حجاب را پى گيرند ; مسائلى كه در مرتبه اى پسينى نسبت به اصل ضرورت شرعى حجاب و در فضايى پاى بند به آن شكل مى گيرند.
اگر بخواهيم محورهاى مرتبط به حجاب را از زاويه ديگرى ارائه كنيم, فعاليت هاى مطالعاتى حجاب را مى توان در سه محور جاى داد:

محور اول: موضوع شناسى

بسط نيافتن مطالعات تخصصى در سه زمينه شناخت: 1 . موضوع حجاب و بازتاب هاى آن در جامعه, 2 . بى حجابى و بازتاب هاى آن در رويه هاى فرهنگى, 3 . برخورد با بى حجابى يا بدحجابى و بازتاب هاى آن در جامعه به آشفتگى رابطه حجاب و جامعه خواهد انجاميد. به تعبير گوياتر, نپرداختن به موضوع هايى فرهنگى از اين دست يا پرداختنى سرسرى و بدون گذر از ايستگاه موضوع شناسى و ماهيت شناسى فرهنگى اين موضوع ها, و يا حتى پرداختنى عالمانه ولى متأخر از وقت نياز, هر سه آسيب هايى كلان را بر پيكره فرهنگ كشور اسلامى وارد خواهند آورد كه جبران آن ها ـ اگر نگوييم ناممكن ـ مشكل مى نمايد.
عنوان هاى اين موضوع شناسى عبارتند از موضوع شناسى حجاب, پديده شناسى بى حجابى و بدحجابى و موضوع شناسى برخورد با بى حجابى و يا بدحجابى.
در زير توضيح هريك را پى مى گريم:

1- موضوع شناسى حجاب

دو سرفصل در اين زمينه قابل توجه است:

ـ ماهيت شناسى حجاب

بررسى داشتن ماهيت اختراعى يا داشتن ماهيت عرفى در مورد حجاب قرآنى, ارائه تعريف حجاب, تبيين ابعاد و حدود حجاب, تعددپذيرى يا تعددناپذيرى مصداق و نماد حجاب و مسائلى از اين دست, زيرعنوان هاى ماهيت شناسى حجاب را تشكيل مى دهند كه همگى قابل بحث هستند.
بسيارى از مباحث مطرح شده توسط شهيد مطهرى درباره حجاب, به اين سرفصل مطالعاتى ارتباط مى يابند.
ـ جايگاه حجاب در نظام ارزشى اسلام و نقش آن بر مقوله هاى فرهنگى و….

2- پديده شناسى بى حجابى و بدحجابى

با بسط نگاه تحليلى ـ آمارى به پديده بى حجابى و بدحجابى شناخت به سه واقعيت پديد مى آيد: شناخت لايه هاى اين پديده, شناخت وضعيت ها و عوامل شكل دهنده به آن و شناخت نتايج و بازتاب هاى آن در جامعه.
از اين رو, بحث از اين پديده شناسى در سه مقوله جاى مى گيرد:
ـ ابعاد و زواياى پيدا و پنهان پديده;
ـ عوامل و نوسان هاى فرهنگى كه منتهى به شكل گيرى و تقويت بى حجابى و بدحجابى مى شوند;
ـ بازتاب هاى منفى بى حجابى و بدحجابى در مقوله ها و رويه هاى فرهنگى.

3- موضوع شناسى برخورد با بى حجابى و يا بدحجابى

با شناخت به دست آمده از بند 1 و 2 مى توان در زمينه برخورد با پديده بى حجابى يا بدحجابى به مطالعات علمى درباره چگونگى در نظر گرفتن با پديده بى حجابى و بدحجابى دست زد. چنين شناختى سبب مى شود به جاى تمركز صرف بر يك راه كار, مبارزه اى ريشه اى را در پيش گيريم و آن را نهادينه سازيم. بحث از برخوردشناسى در دو مقوله جاى مى گيرد: يكى, راه كارها و ديگرى, بازتاب ها.

محور دوم: فقه حجاب
الف) وجوب اصل حجاب

اين وجوب همان گونه كه پيداست, ضرورى است. در نتيجه, در بحث از حجاب به هيچ روى, محل كلام نيست.

ب) فقه استقرار بخشى به حجاب

اگر چه حجاب, ارزشى مطلق و عمل به آن غير مقيد است; ولى برخورد با بدحجابى, به دليل مرتبط بودن آن با پديده اجتماعى, داراى قيدوبندهايى است كه بدون در نظر گرفتن و رعايت كردن آن ها, اين برخوردگاه به راهى نادرست در ترويج حجاب خواهد انجاميد. بر اين اساس, فقه بايد به پرسش هاى زير پاسخ دهد:

يك ـ آيا بى حجابى افزون بر اين كه گناه است, جرم ـ به معناى حقوقى كلمه ـ نيز به شمار مى رود؟ در صورت نگاه جرم انگارانه به آن, آيا بى حجابى به خودى خود چنين است يا به دليل برخوردارى از همراهى با مقارناتى خاص جرم مى شود ؟ و نيز در صورت نگاه جرم انگارانه به آن, آيا مبناى اين جرم انگارى, تلازم جرم و گناه مى باشد و يا مبناى ديگرى دارد؟

دو ـ در صورت جرم نشمردن آن, آيا الزام به آن واجب است؟ به تعبير ديگر, آيا همه مراتب امر به معروف و نهى از منكر را به ترتيب بايد در مورد آن به كار گرفت (كه به طور طبيعى, در اين صورت پاى دخالت دولت به ميان مى آيد) يا صرفاً مراتبى را كه عارى از الزام است, بايد اجرا كرد؟
سه ـ در صورت وجوب الزام به آن, آيا نهاد يا افرادى فراتر از دولت نيز مى توانند در جريان اين الزام نقش ايفا كنند يا اين مهم صرفاً در چارچوب وظايف دولت بايد انجام بپذيرد؟

چهار ـ آيا افزون بر فعاليت در چارچوب امر به معروف و نهى از منكر به معناى اصطلاحى آن, اقدامات ديگرى در برخورد با اين پديده وجوب شرعى مى يابند يا نه ؟ (به ويژه اگر در موضوع شناسى به دست آيد كه در بى حجابى يا بدحجابى عوامل و پيوندهاى اجتماعى, مؤثر هستند) اگر آرى, كدامند و بر عهده چه كسانى يا نهادهايى است؟ دولت چه نقشى برعهده دارد؟
در اين ميان, پرسش از وظايف و اختيارات دولت, اهميت ويژه اى دارد. حقيقت اين است كه موضوع (مسئوليت هاى دولت در برابر حجاب) تا كنون به درون مطالعات تخصصى فقهى راه نبرده است. اين در حالى است كه نقش شكننده رهاسازى موضوع بى حجابى و بدحجابى به حال خود و بررسى غيرعلمى آن بر كسى پوشيده نيست. دل مشغولى فقهى نسبت به اين موضوع, همراه با به نقد كشيدن ابعاد اجتماعى آن, در چارچوب مطالعاتى آسيب شناسانه و در فضايى فارغ از ذهنيت هاى اوليه, يك ضرورت به شمار مى رود. اين اهميت از آن جهت است كه امروزه نقش و جايگاه دولت وارد مرحله تازه اى شده است. بحث از مسئوليت ها و اختيارات دولت در زمينه هاى اجتماعى, يك تعارف يا اعتبار صرف نيست, بلكه يكى از اصلى ترين مسائل تخصصى به شمار مى رود. اگر فقيهان دوره پيشين با استناد به اصل امر به معروف و نهى از منكر بر آن بودند تا تضمين هاى مناسب را براى برپاماندن حجاب و پر رونق گشتن اين ارزش فراهم آورند, فقيهان اين دوره وظيفه دارند تا با نگاه به همين اصل, به سمت بحث از دولت كه كارويژه بحث انگيزى را به خود اختصاص داده است, بروند و با در نظر گرفتن شناخت دقيق موضوع, احكام فقهى آن را ارائه كنند.
در اين زمينه, اگر چه بحثى كامل را بايد دنبال كرد, ولى مى توان گفت برخى بر آنند كه فارغ از دخالت دولت و تنها با عمل به امر به معروف و نهى از منكر به وسيله عموم مردم به نتايج دلخواه در برقرارى حجاب در سطح جامعه مى توان دست يافت. اين انديشه از آن جهت آسيب پذير است كه روزنه ها و زمينه هاى شكل گيرى و فراگيرى ارزش ها و يا ضد ارزش ها و تحول خزنده آن ها را در جامعه دست كم مى گيرد. بايد پذيرفت مسائل فرهنگى, حساسيت خاصى به خود اختصاص داده اند, تا آنجا كه بسيارى از ارزش ها و يا ضد ارزش هاى فرهنگى گاه اگر چه در يك جامعه به ظاهر رخ بر مى بندند, ولى هيچ گاه محو نمى شوند و هم چنان به صورت مهمانانى ناخوانده در لايه هاى زيرين يا حاشيه فضاهاى اجتماعى به زندگى خود ادامه مى دهند و در شرايط مناسب و گاه با كم ترين تحولى در جامعه رخ مى نمايند و به متن جامعه باز مى گردند. با اين حال, اين مسئله نيازمند به بررسى است.

محور سوم: برنامه ريزى

برنامه ريزى درباره مقوله بدحجابى در صورت محروم ماندن از مطالعه و پژوهش فقهى و تطبيق نتايج آن بر شرايط معاصر به تابعى منفعل براى وضعيت هاى پر جذر و مد اجتماعى تبديل خواهد شد. در پيش گرفتن روى كردهاى انفعالى در مقابل پديده بى حجابى و يا بدحجابى به هيچ وجه روا نيست و بايد سياستى ابتكارى و فعالانه را در پيش گرفت. بايد بر آن شد تا با استفاده از ابزار برنامه ريزى, روندهاى توجه به فلسفه و منطق حجاب را در جامعه تحكيم كنيم.
بى گمان, برنامه ريزى در خلأ صورت نمى گيرد. در واقع, يك جامعه برنامه ريز نمى تواند بدون تدوين چشم اندازى براى آينده به سمت برنامه ريزى گام بردارد. افقهايى كه در فضاى تدوين چشم اندازها طرح مى گردند در نهايت به جامعه امكان مى دهند تا سرنوشت خويش را فراتر از چند گام, در مسافتهاى طولانى تر ببيند. بايد چشم انداز حجاب را بر محور توسعه آن تنظيم كرد. به طور طبيعى, هنگامى كه از توسعه حجاب ياد مى شود, چيزى فراتر از كوششى تك بعدى مورد نظر است. بايد از يك سوى, دامنه ارزش و بازتابهاى آن را از سطح كنونى به سطح گسترده تر و پر دوام ترى ارتقا داد و از سوى ديگر, نقشى آگاهانه و متناسب با كاركردهاى اجتماعى را براى آن ها تعريف كرد. تنظيم برنامه اى ناظر به (وابستگى مقوله هاى فرهنگى مختلف به يكديگر) مى تواند به يك بسترسازى توسعه ساز نسبت به حجاب بيانجامد. به اين ترتيب, برنامه ريزان كشور اسلامى ناگزير از آنند كه با شناخت امكانات بالقوه مجموعه فرهنگى كشور و با توجه به ضرورت هاى فقهى و فرهنگى, به سمت تدوين چنين چشم اندازى به پيش روند.
بسيارى از راهكارها تنها پس از آن توانسته اند به ذهنيت اجتماعى و برنامه ريزى در جامعه راه بيابند كه ابتدا مجموعه هاى فرهنگى, علمى و مهمتر فقهى به آن ها را صورت ايده هايى قابل طرح و مدلّل, طرح كرده و پذيرفته شده باشند.

نام کتاب : فقه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 51  صفحه : 1
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست