responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 34  صفحه : 9

تأثير متقابل ادبيات فارسي و عربي در گستره‌ي فرهنگ، تاريخ و جامعه


دومين همايش بين المللي «تأثير متقابل ادبيات فارسي و عربي» با حضور عده‌ي زيادي از اساتيد و دانشجويان ادبيات تطبيقي زبان فارسي و عربي از پانزدهم تا هفدهم آبان ماه در دانشگاه «الزهرا(س)» برگزار شد.
«بتوس مشكين فام» دبير اين همايش در گفت‌وگو با هفته نامه‌ي پگاه، هدف از برگزاري اين همايش را آشنايي اساتيد ادبيات زبان‌هاي عربي و فارسي با يكديگر و تبادل نظر در زمينه‌ي انجام تحقيقات مشترك اعلام كرد.
وي با اشاره به اين كه نخستين دوره‌ي اين همايش دو سال پيش در رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در دمشق برگزار گرديد، گفت: مسئولان سياسي و فرهنگي ايران، سوريه و ديگر كشورهاي عربي بر برگزاري چنين همايش‌هايي براي ايجاد ارتباط فرهنگي ميان ملت‌هاي مسلمان تاكيد دارند.
وي در ادامه گفت: برگزاري اين همايش‌ها مي‌تواند در تحقق تفكر گفت‌وگوي تمدن‌ها و ارتباط نزديك‌تر و مؤثرتر ميان كشورهاي اسلامي نقش مهمي داشته باشد. مشكين فام با اشاره به اين كه اوج همكاري ادبي ايران و عرب در قرن چهارم و دوره‌ي عباسي صورت گرفت، تأكيد كرد: در آن زمان ادبيات دو ملت با يكديگر امتزاج يافته و تقويت شد، به طوري كه زيبايي‌هاي زبان عربي در زبان فارسي نفوذ كرد و زيبايي‌هاي زبان فارسي نيز به زبان عربي راه يافت. وي افزود: پس از دوره‌ي مغول، ارتباطات ملت‌هاي ايران و عرب كاهش يافت و ادبيات هر دو كشور به خصوص اعراب رو به افول گذاشت.
وي مهم‌ترين ويژگي زبان عربي را شيوايي و بلاغت آن دانست كه در زمينه‌ي عروض در زبان فارسي به كار رفته است. وي هم چنين زبان فارسي را داراي عمق محتوايي، تفكر، انديشه و مفاهيم عرفاني دانست كه حتي در ادبيات جهان نيز تأثير گذاشته است.
دبير همايش بين‌المللي تأثير متقابل ادبيات فارسي و عربي گفت: متأسفانه در حال حاضر زبان‌هاي عربي و فارسي از يك ديگر دور شده‌اند و از هم بي‌بهره هستند و در عين حال هر دو زبان در حال تأثيرپذيري از فرهنگ غربي نيز هستند.
وي با اشاره به اين كه توان ادبي و قدرت نقد اساتيد مصري قابل توجه است، افزود: بايد مانع رواني ايجاد شده ميان ايراني‌ها و عرب‌ها از بين برود تا اين دو فرهنگ بتوانند بار ديگر از غناي يك ديگر بهره‌مند شوند.
وي گفت: در همايش بين‌المللي تأثير متقابل ادبيات فارسي و عربي اساتيد ادبيات تطبيقي زبان عربي و فارسي از كشورهاي مصر، سوريه، لبنان، كويت، عربستان، عمان، تونس، الجزاير، اردن و ايران شركت كردند.
اساتيد، كارشناسان و نخبگان ادبيات تطبيقي زبان عربي و فارسي شركت كننده در اين همايش، در بيانيه‌اي اعلام كردند: از آن جا كه به وحدت و يكپارچگي فرهنگ‌ها در ميان امت اسلامي ايمان داريم، بر ضرورت پويايي و تعالي مجدد روند تاريخي اين پيوند تأكيد مي‌كنيم.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: برگزاري اين همايش نشان داد كه ديدار و گفت‌وگو ميان انديشمندان و پژوهش‌گران ايراني و عرب حياتي بوده و موجب كاهش فاصله‌ي ايجاد شده ميان اين دو مي‌شود. بنابراين لازم است كه تصوير درخشان گذشته‌ي فرهنگي و عمق اتحاد امت اسلامي احيا گردد.
در اين بيانيّه با اشاره به اين كه ارتباط و پيوند ميان دولت و ملت ايران و كشورهاي عربي به دليل يكي بودن خاستگاه‌ها، ريشه‌ها و هويت اسلامي، مي‌تواند در زبان، ادبيات و فرهنگ اسلامي نقش اساسي‌اي ايفا كند، آمده است: برگزاري چنين همايش‌هايي مي‌تواند در تقويت روحيه‌ي برادري و پشت سرگذاشتن حساسيت‌هاي طايفه‌اي، مذهبي، قومي و منطقه‌اي نقش اساسي را به عهده بگيرد.
هم چنين شركت كنندگان اين همايش خواستار انجام پژوهش و تحقيق در زمينه‌ي ادبيات تطبيقي زبان عربي و فارسي در دانشگاه‌ها، بازبيني كتاب‌هاي تاريخ ادبيات عربي و فارسي با هدف تقويت روحيه‌ي برادري و پيوند ميان ايرانيان و عرب‌ها، تأسيس انجمني با عضويت اساتيد ايراني و عرب، همكاري دانشگاه‌ها در زمينه‌ي آموزش عربي و فارسي ،تأسيس مركزي براي گردآوري اطلاعات مربوط به زبان و ادبيات عرب و فارسي و... شدند.
در پايان، شركت كنندگان ضمن ابراز اميدواري براي ادامه‌ي اين همايش‌ها، از تمامي برگزاركنندگان اين همايش تشكر كردند.
«شفيقه عباد اللهي مشك‌بو» كارشناس ارشد ادبيات، در سخناني با عنوان «موانع و مشكلات آموزش زبان عربي در ايران»، موانع تاريخي و فرهنگي، موانع برنامه ريزي درسي، ناكارآمدي نيروي انساني در آموزش زبان عربي، عدم وجود انگيزه‌ي كافي براي فراگيري زبان عربي و دولتي شدن آموزش زبان عربي را از مهم‌ترين مشكلات موجود در گسترش زبان عربي در ايران دانست.
وي در خصوص موانع تاريخي گفت: در كتاب‌هاي تاريخي مصر، از دوره‌ي تسلط ايرانيان بر مصر ـ كه در زمان حكومت هخامنشي صورت گرفت ـ به عنوان دوره‌اي تاريك ياد مي‌شود و ذهن دانش‌آموز مصري را در مورد ايران مغشوش مي‌سازد، حال آن كه آن‌ها حكمراني رومي‌ها، يوناني‌ها، مماليك، عثماني‌ها، فرانسوي‌ها و انگليسي‌ها را از ياد برده‌اند.
وي افزود: هم چنين در كتاب‌هاي جغرافياي سوريه، از خوزستان به عنوان سرزمين اشغالي عرب‌ها توسط ايران ياد مي‌شود و در كتاب‌هاي درسي و غير درسي از خيام، ابن سينا و خوارزمي به عنوان دانشمندان عرب ياد مي‌شود، آيا با چنين تبليغاتي مي‌توان انتظار داشت كه آموزش زبان فارسي در اين كشورها باسودمندي انجام پذيرد؟
اين كارشناس ارشد ادبيات يادآوري كرد: از سوي ديگر، در ايران نيز پس از به قدرت رسيدن رژيم پهلوي با عناوين مختلفي نظير يك عده عرب وحشي و بي‌فرهنگ به ايران حمله كردند، گنجينه‌ها را غارت كردند و جشن كتاب سوزي به راه انداختند، تبليغات منفي گسترده‌اي عليه اسلام و مسلمانان صورت گرفت. علاوه بر اين، ادعاي اعراب در خصوص جزاير سه گانه‌ي ايراني و جنگ هشت‌ساله‌ي عراق عليه ايران ـ كه با پشتيباني عرب‌ها از عراق انجام مي‌شد ـ از عوامل بي علاقگي ايرانيان به زبان عربي محسوب مي‌شود.
وي در خصوص موانع فرهنگي آموزش زبان‌هاي عربي و فارسي گفت: استعمارگران از گسترش زبان فارسي و فرهنگ اسلامي در ميان كشورهاي مسلمان وحشت داشتند. براي مثال هنگامي كه انگليس بر هند پيروز شد، زبان فارسي را از مدارس آن كشور حذف كرد و زبان انگليسي را جايگزين آن نمود. وي در ادامه افزود: استعمارگران تا آن‌جا كه در توان داشتند عليه زبان قرآن و به نفع زبان خود تبليغ كردند، آن‌ها چنين القا كرده بودند كه زبان عربي از نظر ساختاري به صورتي است كه متكلمانِ به آن، نمي‌توانند از قدرت تفكر منطقي برخوردار شوند. اين در حالي است كه كتاب‌هاي فلسفي ابن‌سينا و ديگر فلاسفه را كه به زبان عربي نگاشته شده بود، در دانشگاه‌هاي خود تدريس مي‌كردند.
وي گفت: تبليغات منفي عليه زبان عربي موجب شده است كه اغلب دانش‌آموزان از معلمان خود بپرسند: چرا بايد زبان عربي را ياد بگيريم؟ در حالي كه همين دانش‌آموزان ـ حتي دانش‌آموزان عرب ـ براي فراگيري زبان انگليسي هيچ ترديدي به خود راه نمي‌دهند.
«عباداللهي مشك‌بو» گفت: اين تبليغات منفي در حالي انجام مي‌شود كه زبان‌هاي عربي و فارسي پيش از اسلام نيز با يكديگر ارتباط داشته‌اند؛ داستان‌سرايان عرب، داستان‌هاي حماسي ايران را در بازارها و ميادين نقل مي‌كردند، اين مسأله پس از اسلام نيز ادامه داشت، به طوري كه خداوند در سوره‌ي نجم بدان اشاره فرموده است. در قرآن كريم 306 لغت غير عربي وجود دارد كه 49 لغت آن فارسي مي‌باشد. تأثيرگذاري زبان عربي بر زبان فارسي عربي بر زبان فارسي موجب تعالي و كمال اين زبان گرديد، به طوري كه فهم كتاب‌هايي؛ چون گلستان، بوستان، حافظ و مثنوي نيازمند آگاهي مختصر از زبان عربي است.
وي در زمينه‌ي موانع برنامه ريزي درسي گفت: آشنايي با زبان عربي بايد از دوره‌ي ابتدايي آغاز شود، چرا كه در اين دوره دانش‌آموزان با حدود دو هزار واژه‌ي عربي كه اغلب از كلمات مشتق و اوزان جمع‌هاي مكسر است، آشنا مي‌شوند.
وي در ادامه افزود: تأكيد بيش از حد بر آموزش صرف و نحو در زبان عربي و حجيم بودن كتاب‌هاي عربي و نيز تقليل زمان آموزش زبان عربي از دو ساعت در هفته به 45 دقيقه موجب افت تحصيلي و بيزاري دانش‌آموزان از اين زبان شده است.
كارشناس ارشد ادبيات در پايان سخنان خود از اين كه مسئولان و سياست‌گذاران نظام تعليم و تربيت كشور، در طول 23 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي نتوانسته‌اند به گسترش زبان وحي كمك كنند، انتقاد كرد.
در ادامه‌ي اين همايش «دكتر محسن راشي» استاد دانشگاه شهيد بهشتي در مورد ارتباط ميان زبان فارسي و عربي، با اشاره به تاريخ روابط ايرانيان و عرب‌ها از دوره‌هاي اساطيري و هخامنشي گفت: اين روابط در دوره‌ي ساسانيان استوارتر و عميق‌تر گرديد، به گونه‌اي كه روابط و مبادلات سياسي از استحكام و گستره‌ي بيشتري برخوردار شد.
وي افزود: در اين دوره، از آن جا كه يهوديان احترام و تقدس زيادي براي كوروش هخامنشي قايل بودند، كلمات فارسي وارد فرهنگ و ادبيات تلموذي و از آن جا، به ديگر اقوام كهن و زبان‌هاي سامي راه يافت.
وي يادآوري كرد: «باذان» كه از طرف «خسرو پرويز» براي حكومت يمن تعيين شده بود، مسلمان شد و رسول خدا(ص) نيز او را بر حكومت يمن ابقا كرد. فداكاري باذان در جنگ با «اسود عنسي» ـ اولين مرتد در اسلام ـ و هم چنين نامه‌ي رسول خدا به ايرانيان مقيم يمن و حمايت ايرانيان از رسول خدا(ص) و اسلام در تاريخ معروف است.
دكتر راشي گفت: ايران قبل از اسلام، شعر موزون و مقفّا نداشته و تنها بعضي سروده‌هاي هجايي داشته كه از روي مدارك به دست آمده از حاجي آباد و تورفان باقي به دست آمده است، ولي شعر عرب در پيش از اسلام شعر عروضي بوده است.
وي تاكيد كرد: درست است كه شعراي فارسي فن قصيده را از عربي اقتباس كرده‌اند، اما از نظر مضمون و معني به آن تكامل بخشيده‌اند. شعراي عرب نيز فن مثنوي (مزدوج) را از شاعران فارسي اخذ كردند و شعر مثنوي در عربي سابقه ندارد؛ چنان‌كه تركيب بند، ترجيع‌بند، رباعي و غزل عرفاني از ابداعات و ابتكارات شاعران و گويندگان نامدار فارسي است.
وي با اشاره به اين كه از حيث اصول و اشتقاق، هيچ نوع تشابه، قرابت و خويشاوندي‌اي بين زبان عربي و فارسي وجود ندارد، خاطر نشان كرد: فارسي از خانواده‌ي زبان‌هاي هند و اروپايي است و عربي از زبان‌هاي سامي، اما فرهنگ و تاريخ اسلامي چنان پيوندي ميان اين دو زبان برقرار كرد كه نظير آن در هيچ يك از زبان‌هاي زنده‌ي دنيا ديده نمي‌شود.
وي تصريح كرد: ايراني هنرمند و خوش ذوق، هويت و اصالت زباني خود را حفظ كرده و بسياري از تركيبات و كلمات عربي را دستخوش تغيير و تصرفات شگرف قرار داده است، ولي زبان عربي با آن كه زبان‌هاي بسياري ـ از قبيل قبطي، نبطي، آرامي و سرياني ـ را در خود تحليل كرد و جانشين آن‌ها گرديد، نتوانست جانشين زبان فارسي شود.
وي به نقل از دكتر ذبيح الله صفا گفت: ايرانيان در اندك زماني نه تنها بر رموز و دقايق زبان عربي واقف شدند، بلكه خود معلم و استاد عرب‌ها گشتند و به تدوين و تأليف كتب و رساله‌هاي نفيس و بي‌نظير در لغت، صرف، نحو، كلام و بلاغت عرب مبادرت ورزيدند.
استاد ادبيات فارسي دانشگاه شهيد بهشتي گفت: نفوذ زبان فارسي در عربي و بالعكس از چند راه انجام گرفت؛ نخست از طريق ورود لغات، اصطلاحات و تركيبات فارسي در عربي و عربي در فارسي كه دو منشأ اصلي داشت: اول زبان‌هاي باستانيِ فارسي باستان (اوستايي، پهلوي و فارسي دري) و دوم زبان عربي كه متجاوز از نصف لغات و تركيبات فارسي موجود، آميخته به لغات و تركيبات آن است.
در اين همايش «دكتر نصرالله شاملي» استاد ادبيات عرب دانشگاه اصفهان، در سخناني با عنوان «سير درآميختگي زبان عربي در فارسي» گفت: از آغاز پيدايش اسلام در ايران تا سقوط عباسيان در سال 656 ه·· . ق دانشمندان زيادي در ايران ظهور كردند كه آثار خود را به زبان عربي مي‌نوشتند؛ برخي از آنان كتاب‌هاي پر حجم خود را به عربي و خلاصه‌ي آن را به فارسي مي‌نگاشتند.
وي در ادامه افزود: چرا با اين كه زبان فارسي زبان تمدن، سياست، علم و فرهنگ بود و زبان عربي از چنين پيشينه‌ي درخشاني برخوردار نبود، اغلب دانشمندان ايراني رغبتي به زبان فارسي نشان نمي‌دادند؟ دانشمندان ايراني احساس مي‌كردند، زبان فارسي آمادگي علمي ندارد؛ از طرف ديگر، اگر كتابي را به زبان عربي مي‌نوشتند در سراسر بلاد مسلمان نشين انعكاس و گسترش مي‌يافت، ولي اگر به زبان فارسي نوشته مي‌شد، تنها در ايران خواننده داشت.
وي يادآورد شد: اُدباي ايراني به ادب عربي خدمات بسياري كردند؛ برخي از اين اُدبا در داخل ايران به سر مي‌بردند، مانند «عبدالقاهر جرجاني» صاحب كتاب «اسرار البلاغه و دلايل الاعجاز»، و «زمخشري» مولف كتاب‌هاي «اساس البلاغه، مقدمة الأدب، تفسير كشاف و مقامات»، «راغب اصفهاني» صاحب كتاب «مفردات راغب و محاضرات الأدبا» و... علاوه بر اين، كتب خوارزمي، بديع الزمان همداني، صاحب‌بن عبّاد و ابن العميه، كمك شاياني به توسعه‌ي زبان عربي كردند و اكنون كتاب‌هاي آن‌ها در ادب عربي از شهرت جهاني برخوردار مي‌باشد.
وي در خصوص ادباي ايراني كه در خارج از ايران مي‌زيسته‌اند و خدمات شايسته‌اي به زبان و فرهنگ عربي كرده‌اند گفت: «ابن الحاجب» صاحب «كافيه و شافيه» در نحو عربي، «ابن بابشاد نحوي» صاحب كتاب «المقدمه» در نحو، «خطيب تبريزي» مؤلف «الوافي في العروض و القوافي» و نيز شروح بسيار ديگر از ديوان‌هاي شعر و متون عربي، و «چغاني» صاحب «مجمع البحرين» كه در علم لغت از معروفيت بسيار برخوردار است، از جمله‌ي اين اُدبا هستند.
دكتر شاملي يكي از آثار آميختگي زبان عربي و فارسي را وجود لغت نامه‌هايي دانست كه راه را براي نفوذ زبان عربي در فارسي باز كردند. وي در ادامه گفت: بيشتر اين لغت نامه‌ها در خراسان و سيستان كه زادگاه فارسي دري بود، تكميل شد؛ از اين ميان مي‌توان به لغت نامه‌هاي «ابوالفضل بيهقي، حسين زوزني و رشيد وطواط» اشاره كرد. وي دليل گسترش لغت نامه‌هاي عربي به فارسي را پايين رفتن همت توده‌ي مردم براي فراگيري اندكي از زبان عربي و لزوم فراگيري اندكي از زبان عربي براي همه‌ي مردم ايران عنوان كرد و افزود: در اين دوره نامه‌نويسي به زبان عربي جاي خود را به نامه‌نويسي به زبان فارسي داد و نثر مسجع و مصنوع جاي مقاله نويسي و عبارت‌پردازي عربي را گرفت.
وي در ادامه افزود: عصر سقوط دولت ساساني تا سقوط خلافت عباسيان در سال 656 ه·· .ق ـ كه با تسلط اسلام و زبان عربي همراه بود ـ دوره‌اي بود كه ايرانيان توانستند با بسط فرهنگ اسلامي به قله‌هاي رفيع علم و ادب دست يابند، در نتيجه ميان اين‌دو زبان نوعي برادري به وجود آمد.
وي مهم‌ترين كار برد ادبيات عربي در نثر فارسي را پيروي روش دستوري عربي، نام‌گذاري كتاب‌هاي فارسي به عربي، به كار بردن جملات دعايي عربي در ميان عبارات فارسي، نوشتن تاريخ‌ها و سرفصل كتاب‌ها به زبان عربي، آوردن عناوين احترام به عربي و درج آيات قرآني و مَثَل‌هاي عربي در فارسي ذكر كرد.
استاد دانشگاه اصفهان در خصوص چگونگي آميزش زبان عربي در زبان فارسي گفت: اين آميزش در زمينه‌هاي لغت، قواعد صرف و نحو عربي در فارسي، به كاربردن كلمات عربي فارسي شده (معرب) به جاي اصل فارسي و به‌كار بردن برخي از ادات ربط عربي مي‌باشد.
گزارش از: علي رضايي
آشنايي با زبان عربي بايد از دوره‌ي ابتدايي آغاز شود، در اين دوره دانش‌آموزان، با حدود دو هزار واژه‌ي عربي كه از كلمات مشتق و اوزان جمع مكسر است، آشنا مي‌شوند.
فارسي از خانواده‌ي زبان‌هاي هند و اروپايي است و عربي از زبان‌هاي سامي، اما فرهنگ و تاريخ اسلامي چنان پيوندي ميان دو زبان برقرار كرد كه نظير آن در هيچ يك از زبان‌هاي زنده‌ي دنيا ديده نمي‌شود

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 34  صفحه : 9
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست