نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 86
طبق اين
تفسيرهاى سهگانه مفهوم «عرش» بازگشت به صفات ذات پاك پروردگار مىكند، نه يك وجود
خارجى ديگر.
بعضى از
رواياتى كه از طرق اهل بيت عليهم السلام رسيده نيز همين معنى را تأييد مىنمايد،
مانند حديثى كه حفص بن غياث از امام صادق عليه السلام نقل مىكند كه از امام عليه
السلام درباره تفسير «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضَ» سؤال كردند، فرمود:
و در حديث
ديگرى از همان امام عليه السلام «عرش» را به معنى علمى كه انبيا را بر آن واقف
كرده، و «كرسى» را به معنى علمى كه هيچكس را از آن آگاه نكرده است تفسير فرموده
(2).
در حالى كه
بعضى ديگر از مفسران با الهام گرفتن از روايات ديگرى «عرش» و «كرسى» را به دو
موجود عظيم از مخلوقات پروردگار تفسير كردهاند.
از جمله بعضى
گفتهاند: منظور از عرش مجموعه عالم هستى است.
و گاه
گفتهاند مجموعه اين زمين و آسمان در درون كرسى قرار دارد، بلكه آسمان و زمين در
برابر كرسى همچون حلقه انگشترى است در يك بيابان پهناور، و كرسى در برابر عرش نيز
همچون حلقه انگشترى است در يك بيابان وسيع.
و گاه «عرش»
را بر قلب انبيا و اوصيا و مؤمنان كامل اطلاق كردهاند، چنانكه در حديث آمده است:
ان قلب المؤمن عرش الرحمن: «قلب مؤمن عرش بزرگ خدا است»! (
[2])
و نيز در
حديث قدسى نقل شده است: لم يسعنى سمائى و لا ارضى و وسعنى
قلب عبدى المؤمن: «آسمان و زمين من وسعت وجود مرا ندارد ولى قلب
بنده مؤمن من جايگاه من است»! ( [3])
[1] و 2- بحار الانوار جلد 58 صفحه 28 (حديث 46
و 47)