responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 69

13- منظور از «سميع» و «بصير» بودن پروردگار چيست؟

تمام دانشمندان اسلام، خداوند را به اوصاف «سميع» و «بصير» ستوده‌اند، و اين به خاطر آن است كه اين اوصاف كراراً در متن قرآن مجيد آمده است.

ولى در تفسير آن ميان آنها گفتگو است:

محققان بر اين عقيده‌اند كه سميع و بصير بودن خداوند، چيزى جز علم و آگاهى او نسبت به «اصوات» و «مبصرات» يعنى «موجودات ديدنى» نيست، البته اين دو واژه از آنجا كه در آغاز براى قوه شنوائى و بينائى ما وضع شده، هميشه تداعى «گوش» و «چشم» را با خود دارد، ولى واضح است اين الفاظ هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى‌روند، از مفاهيم جسمانى و آلات و ادوات، مجرد و برهنه مى‌شوند، چرا كه ذات پاك او مافوق جسم و جسمانيات است.

البته اين يك معنى مجازى نيست، و اگر هم آن را مجاز بناميم مجاز مافوق الحقيقه (بالاتر از معنى حقيقى) است، زيرا او چنان احاطه و آگاهى به اصوات و مناظر دارد، و چنان همه اين امور نزد او حاضرند كه از هر گونه شنوائى و بينائى برتر و بالاتر است، و لذا خداوند در دعاها به عنوان‌ اسمعُ السَّامعينَ‌ (از همه شنوندگان شنوده‌تر) و ابصر الناظرين‌ (از همه بينندگان بصيرتر) توصيف شده است. [1]

ولى در ميان جمعى از قدماى متكلمين اين عقيده وجود داشته كه اوصاف «سميع» و «بصير» غير از صفت «علم» است، اين عدّه ناچارند صفت سميع و بصير


[1]- در دعائى كه ماه رجب در هر روز خوانده مى‌شود آمده است يا اسمع السامعين و ابصر الناظرين و اسرع الحاسبين.

نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست