نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 289
(وَ اللَّهُ
يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ)
سپس در پايان آيه تأكيد مىكند: «خداوند جمعيت كافران را هدايت نمىكند»
(إِنَّ اللَّهَ لا
يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ)
و اين تعبير خود نشانه ديگرى بر موضعگيرىهاى منفى جمعى از مخالفان است.
مجموع اين جهات سهگانه كه به خوبى از آيه به دست مىآيد نشان مىدهد كه منظور
از آن چيزى جز ابلاغ خلافت و جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله نبوده است.
آرى تنها چنين چيزى مىتواند در اواخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله مورد
بحث و دقّت باشد، نه ساير اركان اسلام كه تا آن وقت تبيين شده بود و چنين چيزى است
كه مىتواند همسنگ و همطراز رسالت باشد، و چنين چيزى بوده كه اظهار آن ممكن بوده
است مخالفتهايى را برانگيزد، و بيم خطراتى در آن بوده است.
هر تفسير ديگرى جز آنچه مربوط به مسأله ولايت و امامت و خلافت است براى آيه
بالا گفته شود، با آن تناسبى ندارد.
شما تمام كلمات مفسرانى را كه خواستهاند محتواى آيه را به سوى مسائل ديگر
منحرف كنند مشاهده كنيد، هيچ يك نتوانستهاند مطلبى كه در خور تأكيدات آيه باشد
ارائه دهند و در واقع از تفسير آن بازماندهاند.
توضيحات
1- تفسير ولايت و مولى در حديث غدير
حديث متواتر غدير را اجمالًا دانستيم و جمله معروف پيامبر صلى الله عليه و آله
كه در همه كتب آمده است: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ
فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ حقايق بسيارى را روشن
مىسازد.
گرچه بسيارى از نويسندگان اهل سنّت اصرار دارند كه «مولى» را در اينجا به معنى
«دوست و يار و ياور» تفسير كنند، زيرا يكى از معانى معروف «مولى» همين است.
نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 289