نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 24
او خواست
شروع به سخن كند امام فرمود: لا جِدالَ فِي الْحَجِّ:
«در حج جاى مجادله نيست» و عباى خود را از دست او كشيد، و اين جمله را فرمود:
ان يكن
الامر كما تقول- و ليس كما تقول- نجونا و نجوت، و ان يكن الامر كما نقول- و هو كما
نقول- نجونا و هلكت!:
«اگر مطلب اين باشد كه تو مىگوئى (و خدا و
قيامتى در كار نباشد) كه مسلماً چنين نيست، هم ما اهل نجاتيم و هم تو، ولى اگر
مطلب اين باشد كه ما مىگوئيم، و حق نيز همين است، ما اهل نجات خواهيم بود و تو
هلاك مىشوى».
«ابن ابى العوجاء» رو به همراهانش كرد و گفت:
وجدت فى قلبى حزازة فردونى، فردوه فمات!: «در درون قلبم دردى احساس
كردم، مرا بازگردانيد، او را بازگرداندند و به زودى از دنيا رفت»
[1]! [2]
2- انگيزه
عاطفى
اشاره
ضرب المثلى
است معروف كه انسان بنده احسان است (الإِنْسانُ عَبِيْدُ
الإِحْسانِ)
همين مطلب با
كمى تفاوت در حديثى از امير مؤمنان على عليه السلام نقل شده است كه فرمود:
الإِنْسانُ عَبْدُ الْإِحْسانِ «انسان بنده احسان است»
[3]
و در حديث ديگرى
از همان حضرت مىخوانيم بِالْإحْسانِ تُمْلَكُ الْقُلُوبُ
به وسيله احسان قلبها به تسخير انسان درمىآيد» (4)
و باز در
حديثى از همان حضرت عليه السلام آمده است: وَ
أَفْضِلْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَمِيْرَهُ: «به هركس
مىخواهى نيكى كن تا امير او باشى» ( [4])
[1]- كافى جلد 1 ص 61 (كتاب التوحيد باب حدوث
العالم).