نام کتاب : والاترين بندگان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 196
مرد بزرگوارى است، از امام هفتم در مورد زنى كه آلوده به عمل منافى عفّت شده،
و از آن عمل حامله گشته، و وضع حمل نموده، و اكنون شير دارد، چنين مىپرسد:
«آيا شايسته است كه كودك شيرخوارى، از
شير چنين زنى استفاده كند؟»
امام عليه السلام در پاسخ مىفرمايد: «لا يصلح؛ چنين زنى شايستگى اين كار را
ندارد.» و در ادامه مىافزايد: «نه تنها اين زن، بلكه اگر بچه او دختر باشد، و آن
دختر (كه زنا زاده است) بزرگ شود و با كسى ازدواج كند و بچّه دار شود. او هم
صلاحيت شيردادن به شيرخواران را ندارد!» [1]
سؤال: زنى كه مرتكب آن عمل زشت شده، استحقاق اين تنگناها و محروميّتها را
دارد، ولى فرزندى كه از اين طريق به دنيا مىآيد، چه گناهى دارد كه بايد اين
محروميّتها را تحمّل كند؟
پاسخ: اين فرزند مثل فرزند پدر و مادرى است كه مبتلى به بيمارى خطرناكى هستند،
كه زمينه آن بيمارى به فرزندشان نيز منتقل مىشود. آنها به خاطر عدم رعايت بهداشت
و مانند آن، در بيمارى خويش سهيم هستند، ولى بچه آنها چه تقصيرى دارد كه زمينه
بيمارى به او منتقل شده است! ولى بدون شك آن فرزند مىتواند با رعايت اصول بهداشتى
و پيشگيرىهاى لازم، از بروز بيمارى جلوگيرى كند. همانگونه كه فرزند حاصل از عمل
منافى عفّت، هرچند زمينه گناه بيشترى در وجود او نهفته است؛ ولى مىتواند با سعى و
تلاش و مبارزه با نفس، از ظهور و بروز آن جلوگيرى نمايد، و به هيچ وجه محكوم آن
زمينهها نيست.
نتيجه اين كه، از نكات سهگانه فوق روشن شد كه اسلام دست به مبارزهاى فراگير
و همه جانبه با اين اعمال زشت زده، و مردم را نيز دعوت به عكس العمل نسبت به آن
نموده است.