و برتر از فرشتگان مىدانيم، حال وقتى اعتقادات و نگرشها با هم متفاوت شد،
آثار آن هم متفاوت مىشود و در نتيجه حقوق بشرى كه ما به آن قائل هستيم، با آنچه
كه آنها به آن قائلند متفاوت خواهد شد.
متأسّفانه عدّهاى ريشهها را نمىبينند و سراغ شاخهها مىروند و اين تفاوتها
را نمىبينند و به همين جهت چشم و گوش بسته به دنبال حقوق بشر آنها مىافتند و
توجّه ندارند كه ديدگاههاى ما در آفرينش متفاوت است.
اين عدّه معتقدند اگر ما حقوق بشرى را كه آنها قائلند نپذيريم آنها ما را
نمىپذيرند، آيا چون از نظر تكنولوژى و صنعت از ما برترند، از نظر جهان بينى و
مكتب و حقوق بشر نيز برترند؟! ما نبايد منفعل باشيم، چرا كه معناى حقوق بشر آنها
را در اين روزها مىبينيم. اين چه حقوق بشرى است كه اجازه نمىدهد يك دختر مسلمان
مقدارى پارچه بر سر كشيده و به مدرسه برود، اين عمل با حقوق بشر چگونه سازگار
است؟!
آنها مىگويند انسان عبث آفريده شده ولى ما مىگوييم عبث نيست «أَفَحَسِبْتُمْ أنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثاً»[1] با چنين
ديدگاهى چگونه در حقوق بشر يكسان باشيم! ما آنچه از حقوق بشر آنها كه با هدف
آفرينش انسان از نظر مكتب ما سازگار است مىپذيريم و آنچه متفاوت است نمىپذيريم.