بخشى از
زندگى اوست؛ جدايى دين از سياست يعنى محو اسلام، تخريب عقايد و اخلاق. اخيراً هم
به كمك اينترنت كه دنيا را از لحاظ اخلاقى ناامن كرده، بدترين توهينها، تخريبها
و تهاجمات فرهنگى را انجام مىدهند كه اگر انسان ذرّهاى انسانيّت، شرف و دين
داشته باشد اين كار را نمىكند.
در چنين
زمانى بايد شرايط زمان و نقشههاى دشمن را بدانيم و مجهّز باشيم و بسيج شويم.
خوشبختانه جاذبه اسلام به عنوان يك عامل مهم براى پيشرفت، در مقابل آنها ايستاده
است، حتّى در آمريكا و اروپا كه مركز اين تهاجمات است، اسلام در حال پيشرفت است،
اين جاذبه اسلام به ما كمك مىكند كه در مقابل آنها بايستيم، چون دين مطابق فطرت
است و مردم دنيا از دروغ گفتن زورمندان خسته شدهاند.
امروزه
نهادهايى كه زورمندان تأسيس كردهاند خود به آن ملتزم نيستند و به هر جا كه مصلحت
خود بدانند حمله مىكنند. وقتى مردم دنيا اين برنامه را مىبينند مأيوس شده و
پناهگاهى جز دين براى خود نمىيابند.
بنابراين ما
بايد از شرايط موجود استفاده كنيم، از اسلام بيشتر بدانيم، به دستورات آن بيشتر
عمل كنيم، بيشتر تبليغ و دعوت كنيم و در مقابل دشمن هوشيارتر باشيم.