responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كتاب النكاح نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 31

خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ»‌. [1]

مطابق آيه اين از خصائص النبى است، البتّه اگر چه به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله اجازه داده شد ولى از نظر تاريخى معلوم نيست كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از آن استفاده كرده باشد.

حال كه شرط فاسد است، آيا اين فساد به عقد هم سرايت مى‌كند؟

اقوال:

مشهور و معروف فساد عقد است. مرحوم صاحب رياض مى‌فرمايد:

أمّا لو صرّح بنفيه (مهر) فى الحال و المآل على وجه يشمل ما بعد الدخول فسد العقد على الأشهر لمنافاته مقتضاه (مقتضاى نكاح اين است كه مهر داشته باشد) [2].

در ادامه صاحب رياض اشكالى دارد و قول غير مشهور (عدم فساد) را تقويت مى‌كند.

مرحوم صاحب جواهر مى‌فرمايد:

لا خلاف و لا إشكال فى فساد الشرط بل المعروف فساد العقد ايضا. [3]

در ادامه صاحب جواهر مى‌فرمايد:

مرحوم شيخ طوسى قائل به صحّت عقد شده است ولى كلام شيخ دلالت بر صحّت عقد نمى‌كند.

مرحوم شهيد ثانى در مسالك مى‌فرمايد احتمال فساد قوى است و مذهب مشهور را تقويت مى‌كند:

لو صرّح بنفيه (مهر) فى الحال و المآل على وجه يشمل ما بعد الدخول فسد العقد فى قول قوى لمنافاته مقتضاه. [4]

جمع‌بندى:

شهرت بر فساد است و بعضى از جمله مرحوم امام قائل به صحّت عقد شده‌اند.

ادلّه:

مسأله دو دليل عمده دارد:

1- مخالفت با مقتضاى عقد:

اين شرط (بلا مهر) مخالف مقتضاى عقد است، به عبارت ديگر معناى اين سخن اين است كه دو انشاى متناقض داريم، ماهيّت «زوّجتك نفسى» مع المهر است، چون در مفهوم نكاح اين معناى آمده است، بعد كه «بلا مهر» مى‌گويد اين تناقض در انشا است و اين كه مى‌گويند شرط مخالف مقتضاى عقد باطل است به اين دليل است كه به تناقض در انشا برمى‌گردد، علاوه بر اين حساب مهر از ساير شرايط فاسد جداست و ما در ساير شرايط فاسد قائل به فساد عقد نيستيم، ولى شرط عدم مهر مثل بعتك بلا ثمن است زيرا بعتك يعنى معاوضه و بلا ثمن يعنى لا معاوضه و اين تناقض در انشا است.

إن قلت: معروف و مشهور اين است كه شرط فاسد مفسد نيست و استثنا هم نزده‌اند، پس اين شرط فاسد نبايد مفسد باشد.

قلنا: در جايى كه فساد شرط به خاطر مخالفت با مقتضاى عقد باشد قبول نداريم كه شرط فاسد مفسد نيست و مشهور هم معلوم نيست قبول داشته باشند پس در ما نحن فيه فساد شرط موجب فساد عقد مى‌شود چون تناقض در انشاست.

كسانى كه مى‌گويند شرط فاسد مفسد نيست، معتقدند كه عند العقلاء شرط و مشروط از قبيل تعدّد مطلوب است كه اگر يكى فاسد شد به ديگرى سرايت نمى‌كند ولى در شرط مخالف مقتضاى عقد اين حرف درست نيست و تعدّد مطلوب معنا ندارد.

22- ادامه مسأله 4 1/ 9/ 83

2- روايات:

روايات متعدّدى داريم كه صاحب جواهر هم به بعضى از آنها استدلال كرده‌اند. مرحوم صاحب وسائل عنوان باب را «عدم انعقاد نكاح بلفظ الهبة» قرار داده و تحت اين عنوان نه روايت نقل كرده است كه در بين آنها روايات صحيحه هم وجود دارد.

* ... عن الحلبى قال: سألت أبا عبد اللّه عليه السّلام عن المرأة تهب نفسها للرجل ينكحها بغير مهر فقال: إنّما كان هذا للنبي صلّى اللّه عليه و آله فأمّا لغيره فلا يصلح هذا حتّى يعوّضها شيئا يقدّم إليها قبل أن يدخل بها قلّ أو كثر ... [5]

اين روايت كه مى‌فرمايد «فلا يصلح هذا» ظاهرش اين است كه نكاح درست نيست ولى بعضى گفته‌اند كه ظاهرش اين است كه شرط فاسد است.

* ... عن أبى الصباح الكنانى، عن أبى عبد اللّه عليه السّلام قال: لا تحلّ‌


[1]. سوره احزاب، آيه 50.

[2]. ج 7، ص 145.

[3]. ج 31، ص 49- 50.

[4]. ج 8، ص 202.

[5]. ح 1، باب 2 از ابواب عقد نكاح.

نام کتاب : كتاب النكاح نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 31
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست