نام کتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 80
از شيوههاى معمول در عزادارى و سوگوارى، اشك ريختن است كه به طور طبيعى هر
انسانى در غم فراق عزيزى اندوهگين مىشود و اشك مىريزد.
در روايات مىخوانيم هنگامى كه ابراهيم فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله از
دنيا رفت، آن حضرت در مرگ او گريست و هنگامى كه برخى از اصحاب معترضانه از آن حضرت
سبب گريه را پرسيدند، فرمود:
«تَدْمَعُ الْعَيْنُ، وَ يُوجَعُ الْقَلْبُ، وَ لا نَقُولُ ما يُسْخِطُ
الرَّبَ
؛ چشم مىگريد و قلب به درد مىآيد، ولى بر زبان سخنى كه موجب خشم خدا شود،
جارى نمىسازيم». [1]
همچنين نقل شده است وقتى كه صحابى جليل القدر «عثمان بن مظعون» از دنيا رفت،
رسول خدا صلى الله عليه و آله مدّتى طولانى بر او گريه كرد. [2] و در شهادت جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه
نيز بسيار گريست. [3]
همچنين در تاريخ مىخوانيم پس از رحلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله مسلمانان
به شدّت گريه و ندبه كردند و نقل شده است: «هنگامى كه پيامبر رحلت كرد، كوچك و
بزرگ، در مرگ آن حضرت داغدار شدند و بسيار بر او گريستند؛ ولى در ميان همه مردم و
خويشاوندان، هيچ كس حزن و اندوهش از حضرت زهرا عليها السلام بيشتر نبود. حزن او
پيوسته افزايش و گريه او شدّت مىيافت». [4]
گريه كردن بر مصائب امام حسين عليه السلام نيز از شيوههاى معمول عزادارى است
و مورد سفارش نيز قرار گرفته است.