علّامه مجلسى مىافزايد: امام فرمود:
«هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ
؛ اين مصيبت بر من آسان است، چرا كه در محضر خداست».
امام باقر عليه السلام فرمود:
«فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ
؛ از خون گلوى على اصغر كه امام آنها را به آسمان پاشيد، قطرهاى به زمين برنگشت!».
در روايت ديگرى آمده است كه امام حسين عليه السلام فرمود:
«لا يَكُونُ أَهْوَنَ عَلَيْكَ مِنْ فَصيلٍ، اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ حَبَسْتَ عَنَّا النَّصْرَ، فَاجْعَلْ ذلِكَ لِما هُوَ خَيْرٌ لَنا
؛ خدايا! فرزندم نزد تو كمتر از بچّه ناقه صالح پيامبر نيست. خدايا! اگر پيروزى (ظاهرى) را از ما دريغ داشتهاى بهتر از آن را روزى ما فرما!». [1]
معالى السبطين از قول ابومخنف شهادت طفل شيرخوار را به گونه ديگرى آورده است، مىگويد:
امام عليه السلام پس از شهادت على اكبر به خواهرش امّ كلثوم فرمود:
«يا اخْتاهُ اوُصيكِ بِوَلَدي الصَّغيرَ خَيْراً، فَانَّهُ طِفْلٌ صَغيرٌ وَ لَهُ مِنَ الْعُمْرِ سِتَّةُ أَشْهُرٍ
؛ خواهرم! به فرزند خردسالم نيكى كن، او خردسال است و تنها شش ماه دارد».
امّ كلثوم عرض كرد: «برادرجان! اين طفل به مدّت سه روز است كه جرعه آبى ننوشيده است، از اين گروه كمى آب بطلب!».
امام عليه السلام با شنيدن اين سخن، طفلش را گرفت و به سوى دشمن روانه شد و فرمود:
«يا قَوْمِ قَدْ قَتَلْتُمْ أَخي وَ أَوْلادي وَ أَنْصارِي وَ ما بَقِي غَيْرُ هذَا الطِّفْلِ، وَ هُوَ يَتَلَظّى عَطَشَاً مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ اتاهُ إِلَيْكُمْ، فَاسْقُوهُ شَرْبَةً مِنَ الْماءِ
؛ اى مردم! شما برادر و فرزندان و يارانم را كشتيد و كسى جز اين طفل كه بى هيچ گناهى از تشنگى مىسوزد، نمانده است، او را با جرعه آبى سيراب كنيد». [2]
[1] بحارالانوار، ج 45، ص 46- 47.
[2] معالى السبطين، ج 1، ص 418.