نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 512
مىربايند! و سنگهاى خانه كعبه را قطعه قطعه جدا مىكنند! اينجا بود كه
خداوند آيه شريفه وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى مَعَكَ
نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى
إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْءٍ: «آنها گفتند:
اگر ما هدايت را با تو بپذيريم (و از تو تبيعت كنيم) ما را از سرزمينمان
مىربايند!، آيا ما آنها را در حرم امنى كه ثمرات هر چيز را به سوى آن مىآورند
جاى نداديم»؟ [1]
و درباره اين سخن آنها كه خانه كعبه را متلاشى مىكنند، سوره «فيل» را نازل
كرد» (و به آنها گوشزد نمود: هيچ كس قادر بر چنين كارى نيست). [2]
***
داستان اصحاب الفيل
مفسران و مورخان اين داستان را به صورتهاى مختلفى نقل كردهاند، و در سال
وقوع آن نيز گفتگو دارند، اما اصل داستان آن چنان مشهور است كه در رديف اخبار
متواتر قرار گرفته، و ما آن را طبق روايات معروف كه از «سيره ابن هشام»، «بلوغ
الارب»، «بحار الانوار» و «مجمع البيان» خلاصه كردهايم، مىآوريم:
«ذونواس» پادشاه «يمن»، مسيحيان
«نجران» را كه در نزديكى آن سرزمين مىزيستند، تحت شكنجه شديد قرار داد، تا از
آئين مسيحيت بازگردند، (قرآن اين ماجرا را به عنوان «اصحاب الاخدود» در سوره
«بروج» آورده، و ما آن را در تفسير همان سوره مشروحاً بيان كرديم).
بعد از اين جنايت بزرگ، مردى به نام «دوس» از ميان آنها جان سالم به در برد، و
خود را به «قيصر روم» كه بر آئين مسيح بود رسانيد، و ماجرا را براى او شرح داد.
از آنجا كه فاصله ميان «روم» و «يمن» زياد بود، «قيصر» نامهاى به «نجاشى»
سلطان «حبشه» نوشت، تا انتقام نصاراى «نجران» را از «ذونواس» بگيرد، و نامه را با
همان شخص براى «نجاشى» فرستاد.