نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 77
مراسم جشن بازگشتند،
و از آن حضرت پرسيدند: «چه كسى اين بلا را بر سر خدايان ما آورده است؟» فرمود: «بت
بزرگ اين كار را كرده است!» آنها شرمنده شدند، زيرا اگر مىپذيرفتند كه بتها قدرت
انجام كارى، حتّى دفاع از خويش را ندارند، خود محكوم مىشدند كه چرا بتهايى را
مىپرستند كه قادر بر انجام هيچ كارى نيستند. در اينجا بود كه وجدان ملامتگر و
بيدار آنها به حركت درآمد. قرآن از اين حالت آنان چنين تعبير مىكند:
« «فَرَجَعُوا إِلَى
أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ»؛ آنها به
وجدان خويش بازگشتند، و (به خود) گفتند: حقّا كه شما ستمگريد!».
[1]
بنابراين،
نفس در برخى از آيات قرآن مجيد به معناى وجدان بيدار انسان است.
4. هوا و
هوس
در برخى از
آيات قرآن نفس به معناى نفس سركش، و هوا و هوس آمده است. از جمله، در داستان حضرت
يوسف عليه السلام و زليخا مىخوانيم كه پس از فراز و نشيبهاى زياد، بالاخره زليخا
مجبور شد كه واقعيّت را بيان نموده، و شهادت بر پاكى يوسف دهد. خداوند اعتراف وى
را در آيه 53 اين سوره چنين ذكر كرده است:
« «وَمَا أُبَرِّءُ نَفْسِى
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّى إِنَّ رَبِّى
غَفُورٌ رَحِيمٌ»؛ من هرگز خودم را تبرئه نمىكنم، كه نفسِ (سركش)
بسيار به بديها امر مىكند، مگر آنچه را پروردگارم رحم كند».
نفس در آيه
مذكور در معناى هوا و هوس و نفس سركش استعمال شده است.
در حديث
معروفى نيز مىخوانيم كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به ياران و اصحابش، كه
از جنگ سخت و خسته كنندهاى بازگشت بودند، فرمود: