نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 528
مسلمانان منتظر بودند تا بفهمند منظور پيامبر صلى الله عليه و آله چه كسى است.
حضرت فرمود:
على را خبر كنيد، تا پرچم را به دست او دهم. بعضى از منافقين كه از اين مطلب
ناراحت شده بودند شروع به بهانه تراشى كردند كه: يا رسول اللَّه! على چشم درد دارد
و قادر بر انجام اين مأموريّت نمىباشد. حضرت رسول صلى الله عليه و آله على را
طلبيد، و با آب دهانش بر چشمانش ماليد، و درد چشم كاملًا برطرف شد. آنگاه پرچم را
به دست او سپرد، و على شجاعانه قلعه خيبر را فتح كرد!».
3. آيه شريفه مباهله كه نازل شد، حضرت رسول صلى الله عليه و آله، على، فاطمه،
حسن و حسين عليهم السلام را فرا خواند و فرمود:
معاويه! با اين فضائلى كه در مورد على شنيدهام، چگونه او را سبّ و لعن كنم؟
هر چند بنىاميّه تصميم بر محو فضائل على گرفتند، و هفتاد سال در راه رسيدن به
اهداف شوم خود به طور جدّى تلاش كردند، امّا خواسته خداوند رسوايى بنىاميه و نشر
فضائل حضرت اميرالمؤمنين بود. لذا امروز نهجالبلاغه حضرت على در همه جا موجود و
فضائلش تاريخ را پر كرده است. و اين تاريخ براى ما عبرت است.
از تاريخ مىآموزيم كه هر كس مورد نصر و يارى خداوند قرار گيرد هيچ كس
نمىتواند بر او غلبه كند، و اگر خداوند بخواهد كسى را خوار و ذليل كند، هيچ قدرتى
توانايى ايستادگى در برابر اراده پروردگار را نخواهد داشت. «إِنْ يَنْصُرْكُمْ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ
يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِى يَنْصُرُكُمْ مِّن بَعْدِهِ».[2]