نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 527
در روزنهها جريان پيدا كرد، و بر اثر جريان آب سوراخها بزرگتر مىشد.
سوراخها آن قدر بزرگ شد كه ناگهان صداى مهيب و وحشتناكى در همه جا پيچيد! اين
صداى هولناك چيزى جز صداى شكستن سدّ خاكى نبود. تمام آب مهار شده، پست سدّ آزاد
شد، و با سرعت تمام به جلو پيش مىرفت، و با هر چه برخورد مىكرد آن را نابود
مىكرد؛ باغها ويران، مزارع نابود، درختان قلع و قمع شد، و هيچ اثرى از آن تمدّن
بزرگ جز برخى درختان بيابانى باقى نماند. مردمى كه زنده مانده بودند از آنجا هجرت
كردند، و تمدّن بزرگ ديروز به بيابان خشك و وحشتناكى تبديل شد. آرى تاريخ مملوّ از
درسهاى عبرت است، لهذا خداوند به آن سوگند ياد كرده است.
فضائل على عليه السلام از زبان سعد بن وقاص:
يكى از درسهاى عبرتانگيز تاريخ تلاش گسترده بنىاميّه براى محو فضائل حضرت
على عليه السلام است. آنها هفتاد سال نه تنها مانع ذكر و نشر فضائل مولاى متّقيان
على عليه السلام شدند، بلكه بر فراز منابر و در خطبههاى نماز جمعه، آن حضرت را
سبّ و ناسزا مىگفتند! روزى معاويه به مدينه آمد و شنيد كه سعد بن وقاص به على
عليه السلام اهانت نمىكند. از آنجا كه سعد در ميان مسلمانان موقعيّت ويژهاى
داشت، اين كار بر معاويه سنگين آمد. به سعد گفت: چرا على را سبّ و لعن نمىكنى؟
گفت: من سه مطلب به خاطر دارم كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره على عليه
السلام بيان كرد. هنگامى كه به ياد اين سه مطلب مىافتم، نمىتوانم به او ناسزا
بگويم:
؛ آيا راضى نيستى كه منزلت و جايگاه تو در پيش من، همچون جايگاه هارون نزد
موسى است، مگر اينكه پس از من پيامبرى نخواهد آمد».
2. در جنگ خيبر پس از آنكه مسلمانان چندين بار حمله كردند و بدون موفقيّت
بازگشتند، حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود: پرچم را به كسى مىسپارم كه خدا و
رسولش را دوست دارد و خداوند و رسولش هم او را دوست دارند! صبح روز بعد همه
نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 527