نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 50
اهميّت مُقسم
له را هم سطح ارزشى مقسم به معرّفى كند.
شخصى كه قسم
بالا را به زبان مىآورد، در واقع مىخواهد اهميّت كارى كه براى آن قسم خورده را
هم سطح اهميّت جان فرزندش قرار دهد، تا شنونده باور كند كه او آن كار را انجام
خواهد داد. و هنگامى كه به نام خدا قسم مىخورد، گويا مىخواهد به مخاطب بفهماند
كه انجام آن كار و عمل به آن وعده، همانند نام خدا برايش مهم است.
بنابراين،
سوگند در واقع يك نوع برابرى و هماهنگى و مربوط ساختن دو مطلب (مقسم به و مقسم له)
با هم است، و لهذا همواره به امور مقدّس يا چيزهايى كه در نظر قسم خورنده مهم است
قسم ياد مىكند، و هرگز به امور بىارزش و بىاهميّت قسم ياد نمىشود. و در يك
جمله، قسم ايجاد يك رابطه ذهنى بين يك امر مقدّس يا مهم، و كارى است كه براى آن
قسم مىخوريم.
4. فلسفه
سوگندهاى خداوند
سؤال:
چرا خداوند سوگند مىخورد؟ خداوند چه نيازى به قسم دارد، كه حدود يك صد مرتبه در
قرآن قسم ياد كرده است؟ آيا سوگندهاى پروردگار براى مؤمنان و خداباوران است، يا
براى افراد بىايمان و كافر؟ اگر براى مؤمنان است، كه آنها نيازى به قسم ندارند؛
زيرا اوامر و دستورات خدا را بدون سوگند هم بجا مىآورند. و اگر براى كفّار است،
قسم ياد كردن براى آنها فايدهاى ندارد؛ زيرا با قسم هم سر بر فرمان خدا
نمىگذارند، و تسليم وى نمىشوند.
پاسخ:
براى سوگندهاى خداوند، دو فلسفه مهم بيان شده است:
الف)
همه مسائل در يك سطح نيست، برخى مهم است و برخى مهمتر. همانگونه كه تمام واجبات
در يك حدّ واندازه نيستند، و درجات متفاوتى دارند.
همه اشخاص با
ايمان هم در يك سطح نيستند، بلكه درجات ايمان آنها بسيار متفاوت و متغيّر است.
بدين جهت، اگر خداوند بخواهد اهميّت فوق العاده برخى از دستوراتش را بيان كند، آن
را همراه با سوگند مىكند. و اين خود يك نوع فصاحت و
نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 50