نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 417
جنگ تحميلى فرزندان بىسرپرست فراوانى از شهداى گرانقدر و مفقودالاثرها و
مفقود الجسدها باقى مانده، امرى لازم و ضرورى، و كارى پيامبرگونه است. خدايا ما را
بر اين عبادت موفّق بدار.
وظيفه دوم: رسيدگى به نيازمندان
آيه شريفه «وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ» دومين وظيفه پيامبر را بيان مىكند. اين وظيفه رسيدگى به
فقرا و نيازمندان و برخورد صحيح و منطقى با آنان است. گويا خدا مىفرمايد: اى
پيامبر ما! فقرا و مستمندان را از خود مران، و با صداى بلند با آنها سخن مگو، و بر
سر آنها فرياد مكش، و به خشونت با آنان رفتار مكن.
همانگونه كه نحوه برخورد صحيح با نيازمندان در آيه 263 سوره بقره چنين آمده
است: « «قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ
مِّنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِىٌّ حَلِيمٌ»؛ گفتار پسنديده (در برابر نيازمندان)، و عفو (و گذشت از
خشونتهاى آنها)، از بخششى كه آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است و خداوند، بىنياز
و بردبار است».
بنابراين، اگر انسان قادر بر كمك نيست، يا به هرعلّتى تمايل بر انفاق ندارد،
بايد با زبان خوش نيازمند را جواب كند. مثلًا بگويد: «مرا ببخش، اين بار توفيق كمك
ندارم» يا «معذرت مىخواهم، فعلًا دستم خالى است» يا «اميدوارم دفعه بعد خداوند
توفيق كمك به من عنايت فرمايد». زيرا اگر قادر بر رفع نياز مادّى او نيستيم، حق
نداريم آبرو و شخصيّت وى را جريحهدار نماييم.
رعايت اين امور اخلاقى در سيره پيشوايان معصوم عليهم السلام به روشنى آمده
است. از جمله مىتوان به داستان معروف امام حسن مجتبى عليه السلام و آن فقير اشاره
كرد.
آن شخصى درِ خانه امام حسن مجتبى عليه السلام را كوبيد، و خطاب به حضرتش عرض
كرد:
لَمْ يَبْقَ لى شَىْءٌ يُباعُ بِدِرْهَمٍ
يَكْفيكَ
مَنْظَرُ حالَتى عَنْ مُخْبِرى
الّا بَقايا ماءُ وَجْهى صُنْتُهُ
الّا يُباعَ
وَقَدْ وَجَدْتُكَ مُشْتَرى
اى فرزند رسول خدا! هيچ چيزى برايم باقى نمانده كه آن را به درهمى بفروشم.
چهره و وضع ظاهرىام سخنانم را تصديق نموده، و شهادت بر صدق كلامم مىدهد.
البتّه اندكى آبرو دارم، كه آن را حفظ نمودهام (تا مشترى مناسبى بيابم) و
اكنون كه تو را مشترى مناسبى يافتم، آن را به تو عرضه كردهام!
امام حسن عليه السلام صندوقدار خويش را طلبيد، و پرسيد: چه مقدار پول نزد
توست؟
عرض كرد: دوازده هزار درهم. فرمود: آن را به اين مرد فقير بده! سپس آن مرد را
طلبيد، و عذرخواهى كرد و فرمود: ما حقّ تو را ادا نكرديم! ولى آنچه داشتيم به تو
داديم؛ سپس اين شعر را در جواب اشعار او، فرمود:
اين مال اندك را بگير و گويا تو چيزى را نفروختهاى، و ما نيز چيزى نخريدهايم
(يعنى من به چهرهات نگاه نمىكنم تا آبرويت محفوظ بماند).
اين روش، اوج رعايت آداب انفاق، و بهترين شكل كمك به نيازمندان است.
بنابراين، انسان يا به فقير كمك نمىكند و با كلام نرم و سخن خوش از وى
عذرخواهى مىكند. و يا اگر كمك كرد و اجر انفاق را برد، در حفظ اين حسنه تلاش
مىكند و آن را با منّت و اذيّت خراب نمىكند «لَاتُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى».[2]
تفسيرى ديگر براى آيه: سؤالات علمى و دينى
برخى از مفسّرين واژه «سائل» در آيه مورد بحث را به نيازمند مادّى تفسير
نكردهاند، بلكه به سؤالات علمى و دينى معنا كردهاند و اين تفسير با آيه قبل در
صورتى تناسب دارد كه «ضالّ» را به معناى فقدان علم و دانش تفسير كنيم. يعنى اى
پيامبر! ما تو را فاقد علم و دانش يافتيم و به تو علم و دانش آموخته و هدايتت
كرديم.
بنابراين نيازمندان به مسائل علمى و دينى را از خود مران، و به سؤالات آنها با
صبر و