responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 347

خانه خدا نمود. هنگامى كه به جلوى در مسجد الحرام رسيد، شخصى جلوى او را گرفت و پرسيد: كجا مى‌روى؟ اسعد گفت: به زيارت خانه خدا مى‌روم. آن مرد گفت:

اشكالى ندارد، ولى مواظب باش! چون در كنار حجر اسماعيل ساحرى نشسته، كه با كلامش مردم را جادو مى‌كند! اين پنبه‌ها را در گوشت فرو كن تا صدايش به گوش تو نرسد، و از سحر او در امان باشى! اسعد به توصيه آن مرد عمل كرد، و مشغول طواف شد. هنگامى كه از كنار حجر اسماعيل مى‌گذشت، چهره زيباى رسول اللَّه صلى الله عليه و آله توجّه او را به خود جلب كرد؛ ولى سخنان آن حضرت را نمى‌شنيد. با خود انديشيد كه عجب آدم نادانى هستم! بهتر است حرفهاى او را بشنوم، اگر خوب بود مى‌پذيرم و گرنه قبول نمى‌كنم. پنبه‌ها را از گوش درآورد و آياتى از قرآن را شنيد. جذبه قرآن قلبش را تكان داد، و در اعماق روحش روشنايى و درخشش عجيبى ايجاد كرد. جلو آمد و در مقابل پيامبر زانو زد، و از حضرت خواست تا چند آيه ديگر تلاوت كند. اسعد با شنيدن اين آيات شيفته آن حضرت شد و سرانجام مسلمان گشت. و موضوع اختلاف و ستيز قبيله‌اش را با قبيله ديگر، براى حضرت رسول بيان نمود، و از وى دعوت كرد كه براى رفع اين اختلاف به مدينه بيايد. [1]

اعتراف وليد بن مغيرة:

مرحوم طبرسى رحمه الله، مفسّر بزرگ و عاليقدر قرآن، در مجمع البيان آورده است:

مشركان عرب براى حلّ معضل اجتماعى آن روز (كه ظهور پديده‌اى به نام اسلام بود) و برخورد مناسب با آن، و يافتن راهكارهاى صحيح براى جلوگيرى از نشر آن در بين جوانان و ساير مردم، در دارالندوة جمع شدند. دارالندوه حكم مجلس شوراى زمان جاهليّت را داشت، كه براى كارهاى مهم در آنجا اجتماع كرده و با هم مشورت مى‌كردند. بدون شك مشورت براى همه افراد و در همه امور مخصوصاً در كارهاى مهم لازم است، و ضريب خطاها و اشتباهات انسان را مى‌كاهد. اعضاى شوراى‌


[1]. فروغ ابديت، ج 1، ص 22.

نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 347
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست