نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 148
آرى! روح آنان حتّى يك چشم بر هم زدن از شوق پاداش و ترس كيفر در جسمشان آرام
و قرار نمىگرفت.
روزى جوان خوش قامت و رعنايى در حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام نزد من
آمد، و از من خواست دعا كنم خداوند شهادت را نصيبش كند! گفتم: از خدا مىخواهم كه
به من و شما عمر طولانى توأم با موفقيّت و بندگى عنايت فرمايد، و در آخر عمر نيز
شهادت نصيبمان شود. گفت: دعا كن در جوانى شهيد شوم، چرا كه شهادت در جوانى لذّت
ديگرى دارد! اين ميوه درخت ايمان و تقواست، و چنين جوانان برومندى ذخيرههاى طلايى
كشور به هنگام بروز خطرات و ظهور مشكلات هستند. چنين جوانى از هزاران جوانى كه
خداى ناكرده آلوده به بعضى چيزها يا كارها هستند، با ارزشترند. تلاش دشمن، كه با
تمام امكانات و نيرو به ميدان آمده و امروز شمشير را از رو بسته، و علناً عناد و
دشمنى مىكند، اين است كه چنين جوانانى را آلوده كند. اگر موفّق شود ايمان چنين
جوانان با شعورى را تباه كند، عزّت و آبرو و دين و مملكت و حيثيّت ما در معرض خطر
قرار مىگيرد. و چنانچه ما در تقويت چنين انسانهاى با ايمانى موفّق شويم، و
بتوانيم بذر پربركت ايمان را در دل آماده ديگر جوانان هم بكاريم، بدون شك دشمن را
ناكام خواهيم كرد.
تفسير دوم: مجاهدان راه خدا
«وَالنَّازِعَاتِ
غَرْقاً»؛ قسم به گروههاى مجاهدان در راه خدا، كه از
خانه و زندگى و زن و فرزند و جاذبههاى دنيا به شدّت دل كنده، و تصميم مىگيرند در
جبهه جنگ شركت كنند.
«وَالنَّاشِطَاتِ
نَشْطاً»؛ سوگند به مجاهدانى كه پس از تصميم به جهاد،
آهسته آهسته رو به سوى ميدان جنگ مىآورند، و براى رضاى پروردگار بدان سمت حركت
مىكنند.
«وَالسَّابِحَاتِ
سَبْحاً»؛ قسم به جهادگرانى كه كم كم به حركت خود سرعت
نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 148