نام کتاب : زهرا(ع) برترين بانوى جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 79
از مقام بلند
فاطمه زهرا (عليها السلام) در معرفت پروردگار و مقام عصمت و اخلاص و ايمان اوست،
او به جايى رسيده كه خشنودى و غضب او، خشنودى خدا و رسول الله (صلى الله عليه
وآله) شده است، و اين ارزشى است والا كه هيچ چيز با آن برابرى نمىكند.
4- اين بحث
را با حديث ديگرى در اين زمينه از «صحيح ترمذى» پايان مىدهيم، آنجا كه از پيغمبر
اكرم (صلى الله عليه وآله) نقل مىكند كه فرمود:
«انَّما فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي ما
آذاها وَ يَنْصَبُنِي ما نَصَبَها
؛
[1] فاطمه پاره تن من است، آنچه او را آزار دهد مرا آزار مىدهد و آنچه
او را به زحمت افكند مرا به زحمت مىافكند».
بديهى است
علاقه پدر و فرزندى هرگز نمىتواند چنين پديدهاى را توجيه كند، زيرا پيغمبر به
عنوان «رسول الله» چيزى را اراده نمىكند جز آنچه خدا اراده كند، و هماهنگى خشنودى
و رضاى فاطمه با خشنودى و رضاى خدا و پيامبر دليلى جز محو اراده او در اراده و
خواست خدا ندارد.
اين نكته نيز
شايان دقت است كه معمولا جمله
«فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي»
را به معناى
فاطمه پاره تن من است، تفسير و ترجمه مىكنند، در حالى كه در اين جمله سخنى از تن
در ميان نيست، بلكه مفهوم حديث اين است كه فاطمه (عليها السلام) پارهاى از
وجود و هستى
پيامبر (صلى الله عليه وآله) است، هم از نظر جسمى