نام کتاب : رمى جمرات در گذشته و حال نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 46
سخن را به
خاطر داشته باشيد كه تعبيرات مشابه را نيز تفسير مىكند).
(1)
34- عبد
اللّه بن قدامة در «المغنى»
آورده است:
«و ان وقعت على موضع صلب في غير المرمى ثم
تدحرجت على المرمى أو على ثوب انسان ثم طارت فوقعت «في المرمى» اجزأته لانّ حصوله
بفعله» [1].
«هرگاه سنگ بر محلّ محكمى در غير محلّ رمى بيفتد
سپس غلتيده بر محلّ رمى بيفتد و يا بر لباس انسانى بيفتد و بپرد و در محلّ رمى
قرار گيرد كافى است، زيرا اين عمل با فعل او انجام شده است».
قابل توجّه
اين كه در اين عبارت، هم تعبير به «في المرمى» شده و هم «على المرمى» كه هر دو يك
معنى مىدهد.
(2)
35- و نيز
عبد اللّه بن قدامة در «المغنى» مىگويد:
«و لا يجزئه الرمى الّا أن يقع الحصى فى المرمى
فان وقع دونه لم يجزئه» [2].
«در رمى كفايت نمىكند مگر اين كه سنگريزه در
محلّ رمى بيفتد اگر در غير آن واقع شود كافى نيست».
به يقين اگر
منظور ستون باشد بايد گفته شود: «مگر به ستونها اصابت كند» و نمىتوان گفت: «در
ستونها واقع شود».
(3)
36- محيى
الدين نووى در «المجموع»
مىگويد:
«اذا رمى الحصاة السابعة ثم رمى صيدا قبل وقوع
الحصاة «فى