نام کتاب : رمى جمرات در گذشته و حال نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 35
حاجب»
مىگويد: منظور از جمره ستون ايستاده نيست، زيرا آن بناء ايستاده در وسط جمره علامت
بر محلّ جمره است و جمره نام جميع (آن محل) است».
(1)
14- محمد
بن شربينى
(متوفّاى 977 قمرى) مىگويد:
«و يشترط ايضا قصد الجمرة بالرمى فلو رمى الى
غيرها كأن رمى فى الهواء فوقع فى المرمى لم يكف و قضية كلامهم انه لو رمى الى
العلم المنصوب في الجمرة او الحائط التي بجمرة العقبة كما يفعله كثير من الناس
فأصابه ثم وقع في المرمى لا يجزئ» [1].
«شرط ديگر اين است كه كه نيّت رمى داشته باشد پس
اگر ريگى به غير آن، مثلا به هوا پرتاب كند و در محلّ رمى بيفتد كافى نيست و مفهوم
سخن فقها اين است كه اگر به ستونى كه در جمره نصب شده، يا ديوارى كه در كنار جمره
(عقبه) است سنگ بزند- همان گونه كه بسيارى از مردم انجام مىدهند- سپس در محلّ رمى
بيفتد كافى نيست!».
اين عبارت
بسيار قابل توجّه است زيرا علاوه بر اين كه ستونها را «علامت» محلّ رمى مىشمرد،
نه محلّ رمى، و سنگ زدن به آنها را كافى نمىداند؛ تصريح مىكند كه مفهوم كلمات و
فتاواى «فقها» نيز همين است. (دقّت كنيد).
(2)
15- بهوتى
از علماى اهل سنت در «كشّاف القناع»
مىگويد:
«أن المرمى مجتمع الحصى، كما قال الشافعي، لا
نفس الشاخص و لا مسيله» [2].